کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برآمده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آتش پرشقه
واژهنامه آزاد
جرقهای برآمده از آتش ذغال
-
قپل
واژهنامه آزاد
قُپُّل، چاق، برآمده، گرد، تپل.
-
تکا
واژهنامه آزاد
ت َ ک ا، تک آمده، برآمده از تک، واحد، خود آمده.
-
نورویدار
واژهنامه آزاد
نورویدار:دارنده ی صورت و روی نوین. نوین ترین پدیداری روی و صورت از گذشته، شکل و روی برآمده ی نوین و تازه از کهنگی.
-
چیلیک
واژهنامه آزاد
نام_آوایی برآمده از صدای پرده شاتر در دوربین های عکاسی است؛ این پرده بازدارندۀ ورود نور از بیرون به داخل لنز و در نهایت به سطحِ حساس است.
-
کعب نی
واژهنامه آزاد
کعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و کلفت تر است، به خوبی می تواند در مشت قرار گیرد چنان که از استحکام و قدرت ضربه زنی بیشتری ...
-
کپز
واژهنامه آزاد
کَپَز:به معنی سنک تکّه تکّه شده است.بیش تربه نام منطقه ای گردشگری درنزدیکی روستای کوربولاغ در استان اردبیل و20کیلومتری مشکین اطلاق می شود.روستایی به همین نام دراستان زنجان ودرمنطقه انگوران نیزوجوددارد. این کلمه باحرکات(کُپُّز)به معنی برآمده وتپّه مان...