کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بد دل و حسود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بد رکاب
واژهنامه آزاد
کنایه از اسب سرکش ؛اسبی که تمایل به دادن سواری نیست.
-
بد اندر خورش
واژهنامه آزاد
ناشایست، ناسزاوار
-
جستوجو در متن
-
قرچناغ
واژهنامه آزاد
حسود و کینه ورز.
-
رشک برنده
واژهنامه آزاد
کسی که به دارایی، زیبایی، خوشی یا... که از آن دیگری باشد، غبطه می خورد و دوست دارد جای او باشد. گاهی به معنی حسود هم به کار می رود.
-
استاد دل کندن
واژهنامه آزاد
شخصی که به مرحله ای میرسد که دل کندن از همه چیز برای او راحت می شود و به اصطلاح در دل کندن به درجه استادی میرسد.
-
کادل
واژهنامه آزاد
پرورش دل و احساس.
-
حانیه
واژهنامه آزاد
شرین و تو دل برو
-
دل پذیر
واژهنامه آزاد
لذت بخش و زیبا
-
طعمورزو
واژهنامه آزاد
(بختیاری) Teamoorzoo؛ به معنی هوا و هوس و خواستۀ دل.
-
برالیک
واژهنامه آزاد
نوعی چوب خوش رنگ و دل انگیز و ترکه ای و نرم
-
دل ملشتی
واژهنامه آزاد
حال به هم خوردن/ نوعی بهم ریختن حال و هوا
-
دلاله
واژهنامه آزاد
عزیز . جذاب و تو دل برو
-
الهام
واژهنامه آزاد
قشنگی و نیکی که در دل افتد
-
جغور بغور
واژهنامه آزاد
نوعی غذای محلی است در میامی که از جگر و دل مرغ درست میشود