کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با طناب نگه داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با حال
واژهنامه آزاد
این اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ بامرام (جوانمرد) را نیز بدهد .
-
با مرام
واژهنامه آزاد
با اخلاق - دارای اخلاق پسندیده
-
با اراده
واژهنامه آزاد
مصمم.
-
با شلاک جلا دادن
واژهنامه آزاد
جلا دادن با لاک و الکل، جلای فرانسوی
-
ملازمه با اسقاط
واژهنامه آزاد
دورکردن یا سا قط کردن دو موضوع مشابه به هم پیوسته
-
جستوجو در متن
-
تحافظ
واژهنامه آزاد
نگه داشتن-حفظ کردن
-
رازش
واژهنامه آزاد
به معنی راز نگه داشتن - برگرفته از اسم های هندی
-
هوش
واژهنامه آزاد
ه با ضمه ملین و نرم:اسم صوت برای نگه داشتن خر از حرکت .
-
کندانه
واژهنامه آزاد
در تنورهای گلی و زمینی برای بستن دهانه تنور و نگه داشتن گرمای داخل ان از دری گلی و دست ساز استفاده می کردند که به ان کندانه گویند.
-
اگال
واژهنامه آزاد
اگال به فتح حرف ( ا ) و با حالت تشدید روی حرف گ به معنی زانوبند شتر که در موقع خواباندن و نگه داشتن در یک محل به هر دو پای جلو و گاهی به یکی از پاها جهت ماندن شتر در یک منطقه برای اینکه زیاد از محل دور نشودبکار میرود
-
پرستش
واژهنامه آزاد
از پیشوند "پر" به معنای پیرا و دور و پسوند"استادن"است.که روی هم دور و اطراف چیزی ایستادن میباشد. معنای دوم، پرستش به معنای نگه داشتن و مراقبت کردن است و مصدر است. کلمه پرستار به معنای مراقب است که این دو واژه یک ریشه دارند. مثلا آتش پرست در زردشتیان ...
-
داد از خویشتن دادن
واژهنامه آزاد
داد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد تو داده ست کردگار، ترا نیز/ داد به طاعت بداد باید ناچار (ناصر خسرو). || داد از تن خویشتن ...
-
گرد
واژهنامه آزاد
گُرد میله ای است گِرد که برای دار قالی استفاده می شود. این میله تقریبا در وسط چله قالی و گلیم و سایر بافتنی های داری قرار میگیرد و با پیچیدن نخ به دور آن و درگیر کردن با نخهای چله نخ زیر و رو را تایین می کنند. این میله در برخی کتابها و واژگان با نام ...