کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با توانایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با حال
واژهنامه آزاد
این اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ بامرام (جوانمرد) را نیز بدهد .
-
با مرام
واژهنامه آزاد
با اخلاق - دارای اخلاق پسندیده
-
با اراده
واژهنامه آزاد
مصمم.
-
با شلاک جلا دادن
واژهنامه آزاد
جلا دادن با لاک و الکل، جلای فرانسوی
-
ملازمه با اسقاط
واژهنامه آزاد
دورکردن یا سا قط کردن دو موضوع مشابه به هم پیوسته
-
جستوجو در متن
-
تیوانی
واژهنامه آزاد
(تلفظ:tivāni) (تیو = طاقت و توانایی + انی (به نسبت)) به معنی توانایی .
-
ید طولی
واژهنامه آزاد
زیردستی، توانایی
-
توان گران
واژهنامه آزاد
کسی که توانایی دارد
-
زبر دستی
واژهنامه آزاد
توانایی و مهارت
-
جنم
واژهنامه آزاد
:لیاقت قیافه توانایی شایستگی
-
جنم
واژهنامه آزاد
(جَنَم) جرات جِسارت داشتن توانایی، برای برخورد و حلِ مشکلات.
-
داینامیس
واژهنامه آزاد
توانایی ،هر آن چیزی یا کسی که توانا و قدرتمند است
-
لال
واژهنامه آزاد
لال به کسی گفته می شود که توانایی حرف زدن ندارد .(ناتوان از حرف زدن)
-
گیداری
واژهنامه آزاد
از گدر (توانستن) گرفته شده و روستای گیداری شادگان به دلیل توانایی زیاد طایفه ی آلبوخضیر این نام را به خود گرفته است.