کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با الوار و تیر پوشاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با مرام
واژهنامه آزاد
با اخلاق - دارای اخلاق پسندیده
-
با اراده
واژهنامه آزاد
مصمم.
-
ملازمه با اسقاط
واژهنامه آزاد
دورکردن یا سا قط کردن دو موضوع مشابه به هم پیوسته
-
جستوجو در متن
-
جغتای
واژهنامه آزاد
جغتای واژه ای است ترکی که از دو کلمه جغ-بمعنی تیر و الوار- و اتی- پرتاب کننده- تشکیل شده است که در زبان محلی -ترکی جغتایی بصورت جغاتیjoghaatey-ضم ج کسر ت و سکون ی - تلفط میشود ولی در فارسی بمرور زمان با ادغام و اعلال بصورت جغتایjoghatay با ضم ج و فتح...
-
الوار
واژهنامه آزاد
به کسر الف ؛ سکون لام در گویش بروجنی (چهارمحال و بختیاری) به معنی آرواره
-
دورق
واژهنامه آزاد
دورق نام دهستانی در منگره بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک دارای باغهای انار گردو انگور انجیر و...... مستعد برای دامداری و دارای جنگلهای انبوه بلوط است
-
کاردینال
واژهنامه آزاد
اصلی ماه های کاردینال شامل فروردین ، تیر ، مهر و دی هستند
-
شواتیر
واژهنامه آزاد
(شُ ) تیز تیر. شوا:تیز و اثرگذار . لقب آرش کمانگیر.
-
کهبا
واژهنامه آزاد
ناقه کهبائ ماده شتر سپید به تیرگی مایل و یا سیاه و یا تیر. مایل به سیاهی
-
شروی
واژهنامه آزاد
شرو نام یکی از روستا های بخش الوار گرمسیری اندیمشک است که درنزدیکی منگره است که به اهالی این منطقه طایفه شروی می گویند که ازطایفه میر هستند ، گروهی از شروی ها در زمان رضا شاه به منطقه گاومیشان بین پلدختر و دره شهر کوچ کرده اند .
-
گچل
واژهنامه آزاد
گِچِل= تکه سنگ کوچکی که برای آگاه ساختن کسی که در خفا نشسته به او اندازند. احتمالاً گچ-گل بوده است. در سال های نه چندان دور زیرسازی دیوارها برای سفیدکاری با گل انجام می شد، در ساختمان های کهنه و قدیمی گاهی پوسته ای از گچ و گل زیرین آن جدا می شد، به آ...
-
نگله
واژهنامه آزاد
(جنوب ایران) واحدی از کالا با مفهومی وسیع تر از پالت و عدل؛ به این معنا که به واحد کالاهای بسته بندی نشده مثل یک شاخه تیر آهن یا یک شمش فلزی سنگین یا یک دستگاه ماشین بدون لفاف و حتی به یک دستگاه اتومبیل یا تراکتور نیز که اقلام مانیفست و بارنامۀ یک وا...
-
آلانق
واژهنامه آزاد
آلانق یکی از روستاهای آذربایجان شرقی بوده و در شهرستان بستان آباد بخش مرکزی دهستان قوری گل واقع شده. این روستا از جاده تهران - تبریز حدود 20 کیلومتر فاصله دارد. از جمله روستاهای مجاور می توان به الوار(علی آباد)،کر، ترکداری، خیره مسجد و زین کش(خالی ا...
-
کسوه
واژهنامه آزاد
در لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آن وجودنداشته باشد، کسوة گویند و برخی از فقیهان نیز لباس یا کسوة را مایه زیبایی نیز دانسته ...