کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بالا میکشاند
واژهنامه آزاد
بالا میبرد
-
تروش بالا
واژهنامه آزاد
تروش بالا:معنی = آبکش ؛ چلوصافی ،
-
اخوره بالا
واژهنامه آزاد
شهری در غرب استان اصفهان. فریدونشهر. محلی گرجی نشین
-
ترش بالا
واژهنامه آزاد
آبکش/به زبان یزدی
-
گیجالی بالا
واژهنامه آزاد
این روستا در قدیم حدودأ 350 سال پیش توسط شخصی به نام زهیر از فرماندهان سپاه زندیه ساخته می شود،که برابر واژه انگلیسی gigol به معنای جدید است_
-
بالا پوش
واژهنامه آزاد
عبا
-
جستوجو در متن
-
شیمبل
واژهنامه آزاد
سرهم کردن جفت و جور کردن خراب کردن نابود کردن
-
پدوم کردن
واژهنامه آزاد
پدوم کردن:(Pedoom) _ به معنی ورم کردن ، آماس کردن ،بادکردن قسمتس از اعضای بدن.
-
دس داد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) دَسْ دادَ؛ آشتی کردن، صلح کردن، معامله کردن، کنار آمدن، همدستی، تبانی کردن
-
اتاب
واژهنامه آزاد
تحقیر کردن ، توحین کردن ، بد نام کردن
-
بایکوت
واژهنامه آزاد
تحریم کردن یک معامله تجاری، طرد کردن، از دور خارج کردن
-
پایلاماق
واژهنامه آزاد
پخش کردن - توزیع کردن - تقسیم کردن
-
درشتی کردن
واژهنامه آزاد
بد اخلاقی کردن تند خویی کردن بد رفتاری
-
اتمیزه کردن
واژهنامه آزاد
(اَ تٌ) ریز ریز کردن ، (مایعات) تبدیل به پودر کردن ، مرکب از اتم یا ذرات ریز کردن