کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یه بال
واژهنامه آزاد
یه طرف
-
جستوجو در متن
-
کیمبال
واژهنامه آزاد
صاحب بال,
-
بالگرد
واژهنامه آزاد
هلیکوپتر، چرخ بال
-
خفظ جناح
واژهنامه آزاد
بال انداختن ، فروتنی ، سربه زیر انداختن
-
فوتبال
واژهنامه آزاد
توپ یار ،توپ گـَــرد ، پاتوپ ، فوت=پا + بال(لاتینی)=توپ
-
پیشبال
واژهنامه آزاد
پیش بال؛ شهیر (دهخدا). || (محلی) ساعد انسان، ساعد پیراهن.
-
هرومی
واژهنامه آزاد
در کبوتر داری به سبک ایرانی به تَه پرهای انتهائی بال کبوتر اطلاق میگردد وتَه پر به پرهای بال کبوتر که از اولین شاه پر تا به انتهای بدن کبوتر است گفته میشود هَرومی
-
بالگرد
واژهنامه آزاد
بالگرد یا چرخبال (به انگلیسی:helicopter) هواگردی است که برخاستن و پیشرانش آن به وسیله یک یا دو چرخانه افقی بزرگ صورت میگیرد و در موارد نظامی و غیرنظامی مورد استفاده قرار می گیرد.
-
کرک و پر
واژهنامه آزاد
(گرگانی) بال و پر. در استرآباد کنایه از اعتبار است؛ مثلاً وقتی می گویند:«فلانی کرک و پرش ریخت»، کنایه از بی اعتبار شدن فرد است.
-
بادخوره
واژهنامه آزاد
بادخوره [گویش همدانی]:پرستو ، چلچله ، پرنده ای با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه ، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می کند.(فرهنگ فارسی معین)
-
سوری
واژهنامه آزاد
سوری:soori تلفظش مثل قوری. در بندرعباس، به نوعی زنبور به رنگ زرد و بال قهوه ای می گویند که نیش دردناکی دارد و در تابستان بر روی شاخه درخت لانه می بندد که خانه ای است از جنس موم و رو به زمین و دارای شبکه هایی مثل لانه زنبور عسل.
-
نخجیربانی
واژهنامه آزاد
صیادی، شکارجی گری؛ مثال: مو آن باز سفیدم همدانی/ لانه در کوه دارم سایبانی/ به بال خود پرم کوهان به کوهان/ به چنگ خود کرم نخجیربانی (بابا طاهر عریان).
-
میوه روب
واژهنامه آزاد
روبنده و تکان دهنده میوه (از درخت) بیشتر صفت برای باد...سنایی گوید:شاخ را بال میوه روب ار تست/خاک را سنگ پای کوب از تست(کارنامه بلخ/ب 9)واژه از مقاله واژگان و ترکیبات بدیع کارنامه بلخ سنابی/مجتبی محمدی
-
سارگپه
واژهنامه آزاد
(گ َ پ ِ)؛ سنقر، پرنده ای شکاری از نژاد قوش ها، بزرگ تر از شاهین. سارگپه پرنده ای شکاری است کوچک تر از عقاب، با جثه ای متوسط و توپُر، سری کوچک و گرد روی گردنی کلفت، بال های پهن و دم کوتاه. رنگ پر و بالش بسیار متنوع است.