کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باقی مانده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باقی مانده
واژهنامه آزاد
مقداری که از عملی بر جای می ماند.
-
واژههای مشابه
-
سرزمین باقی
واژهنامه آزاد
مقصود دنیای بعد از مرگ است.
-
جستوجو در متن
-
کولور
واژهنامه آزاد
به ساقه باقی مانده گندم بعد از درو گویند
-
صبابه
واژهنامه آزاد
باقی مانده ی آب و شیر
-
بقیه الله
واژهنامه آزاد
اسم امام زمان (امام مهدی)، باقی مانده، جاودانه
-
جیله
واژهنامه آزاد
باقی مانده تکه های ریز شده دنبه گوسفند پس از روغن گیری
-
آثار باستانی
واژهنامه آزاد
به بنا ها وچیز های دیگر که از گذشتگان برای ما باقی مانده است آثار باستانی گفته میشود
-
رد
واژهنامه آزاد
رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری ، پس دادن، دادن
-
لورچین
واژهنامه آزاد
نام شهری باستانی که طایفه هرمزیار در ان سکونت داشته و بر سر راه ابریشم قرار داشته اکنه بقایای قبرستان و خانه ها باقی مانده؛این مکان در 15 کیلو متری جنوب دهگلان کردستان قرار دارد
-
ارزنان
واژهنامه آزاد
بخشی از شهرستان اصفهان که دارای ادبیای زیادی در طول تاریخ بوده است از جمله سعید ابن علی ارزنانی که از شعرای به نام این منطقه که معروف است به تنهای اصفهانی . در طول اعصار مختلف اثار تاریخی ایتن بخش به مرور زمان از بین رفته وتنها امامزاده زینبیه (منتسب...
-
بصری
واژهنامه آزاد
بصری نام قناتی است در روستای ایور از توابع شهرستان کاشمر خراسان رضوی .بصری در این منطقه به معنای کشت محصولات بعد از آبیاری است به گونه ای که ابتدا زمین را آبیاری می کنند وسپس هنگامی که گاو رو(وکار) شد با همان رطوبت باقی مانده در زمین محصول را کشت میک...
-
داویجان
واژهنامه آزاد
بزرگ ترین روستای شهرستان ملایر؛ در لغت به معنی دو قلعه است، چون در گذشته دو قلعه در دو طرف روستا بوده که الآن نشان کمی آز آن ها باقی مانده است. قلعۀ سمت شمال «تپه مرزی» و قلعۀ سمت جنوب «تپه نیم خشت» نام دارد. در زبان عامیانه، داویجان به «دون» معروف ا...
-
اشونگ
واژهنامه آزاد
(استهبان فارس) اِشوَنگ (ESHVANG) محل خشک کردن محصولات کشاورزی در آفتاب؛ بعضی از محصولات (مانند انجیر) را بعد از جدا شدن از درخت، جمع آوری می کنند و در زمینی هموار و تمیز (ریگی یا جدیداً سیمانی) چند روزی در برابر آفتاب قرار می دهند تا رطوبت باقی مانده...