کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باستان شناس حرفه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
غیر حرفه ای
واژهنامه آزاد
دوستکار. "حرفه ای" به پارسی می شود "پیشه کار". وارونِ "حرفه ای" که "آماتور" است به پارسی می شود "دوستکار".
-
کسوت
واژهنامه آزاد
رخت-لباس-حرفه -به کاری و حرفه ای مشغول شدن-
-
حرفه ای
واژهنامه آزاد
پیشه کار.
-
photoshop
واژهنامه آزاد
نام نرم افزار ویرایش حرفه ای عکس از شرکت Adobe
-
آزمود
واژهنامه آزاد
آزْموْدَ:(azmoda) در گویش گنابادی یعنی با تجربه ، متبحر ، کارآزموده ، بلد ، حرفه ای ، اُستاد
-
پداگوژی
واژهنامه آزاد
دوره های عمومی که هر داوطلب به منظور دریافت کارت مربیگری از سازمان فنی و حرفه ای باید بگذراند
-
دادشناسی
واژهنامه آزاد
دانش حقوق، علم حقوق، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آموزاند، دانش حرفه ای دادشناسان مانند دادبانان (وکلا) و دادرسان و دادوران (قضات).
-
بازاریاب
واژهنامه آزاد
"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا کالاها (سبدکالایی)"
-
لیلاج
واژهنامه آزاد
لیلاج نام تخته ای است که در زمان قدیم بر روی آن قمار می کردند و هر که را در این کار خبره بود می گفتند لیلاج است. امروزه برای نشان دادن حرفه ای بودن و خبره بودن شخصی استفاده می کنند. به عنوان مثال میگویند طرف لیلاج این کار است
-
رزومه
واژهنامه آزاد
خلاصه تجربیات, خلاصه, حاصل, چکیده کلام ؛ (عرف کلامی در ایران) آنچه کسی برای شناساندن پیشینۀ کاریِ خود ارائه می دهد (می گوید یا می نویسد) (شرح سوابق، مشخصات و سوابق حرفه ای شخص، تاریخچه ی مختصر تحصیلی و استخدامی یک شخص می باشد.)
-
لسبو
واژهنامه آزاد
در آن زمان مردم لسبو کوزه گرای حرفه ای بودن نشانش بردن آب از کوه سما به قلعه کوتی=قلعه+ کو توک=نوک کوه لسبو ل+سبو=کوزه شراب ل به مفهوم با دسته کوزه یا لطافت
-
کتر
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای در لرستان است که جد آنها به نام امرعلی زیدعلی در ساخت کتاره( شمشیر یا قداره)مهارت زیادی داشته (این حرفه را از هندوها که به ایران آمده اندآموخته است ) و ی در منطقه مورموری دیناروندو هرو لرستان ییلاق وقشلاق میکرده . ایشان را بخاطر مهارتش د...
-
خفن
واژهنامه آزاد
1. (خ َ ف َ )(غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل باشد) بسیار ماهر، زبده، مسلط، حرفه ای یا بینظیر. مثال:یه پروژه خفن با یک گروه معمار خفن دارن انجام میدن. مثال:آدم خفنیه(یعنی:در شغل یا مهارت خود بسیار ماهر است) 2. (غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل ب...
-
آزتک
واژهنامه آزاد
آزتک ها، یک تمدن آمریکای مرکزی را در مکزیک مرکزی شامل می شدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتک ها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانه ای آزتک ها) می آمدند. آزتک ها خود را بیشتر مکزیکا صدا می کر...