کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار 5 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسف بار
واژهنامه آزاد
مصیبت بار ، سخت
-
هی بار
واژهنامه آزاد
هی بار:تکرار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن.
-
بار بل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.
-
بار و بندیل
واژهنامه آزاد
بار و بنه
-
جستوجو در متن
-
تفریق
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کَم. یکی از چهار کُنِشِ بنیادینِ شمارش (چهار عمل اصلی حساب) که در آن شماره ای از شمارۀ دیگر کم می شود. "تفریق کردن" به پارسی می شود "کَمیدَن" یا "کم کردن". "حاصل تفریق" به پارسی می شود "کَمکَرد". "علامت تفریق" به پا...
-
مبینا
واژهنامه آزاد
اشکار
-
ماتینا
واژهنامه آزاد
گل سرخ
-
مرزنگ
واژهنامه آزاد
. ( merzeng) مژه
-
اعتدال
واژهنامه آزاد
میانه روی
-
زپیال
واژهنامه آزاد
اسپ تندرو
-
فرتاک
واژهنامه آزاد
آینده
-
مائده
واژهنامه آزاد
سفرۀ خدا.
-
خش
واژهنامه آزاد
خوب مناسب
-
زاخار
واژهنامه آزاد
قدیمی-کهنه