کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار باد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسف بار
واژهنامه آزاد
مصیبت بار ، سخت
-
هی بار
واژهنامه آزاد
هی بار:تکرار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن.
-
بار بل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.
-
بار و بندیل
واژهنامه آزاد
بار و بنه
-
جستوجو در متن
-
باد بام
واژهنامه آزاد
باد سپیده دمان
-
باد زمینگرد
واژهنامه آزاد
geostrophic wind - باد ژئوستروفیک
-
باد ربیع
واژهنامه آزاد
باد بهاری.
-
زریان
واژهنامه آزاد
(کردی) باد جنوب، باد سرد؛ از اسم های دخترانه.
-
واته
واژهنامه آزاد
الهۀ نگهبان باد (وات در پهلوی همان باد است).
-
ارغ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اَرُغْ؛ باد گلو، باد معده.
-
دولخ باد
واژهنامه آزاد
دوْلَخْ باد:(dowlakhbad) در گویش گنابادی به معنی تندباد ، گردباد
-
باگرو
واژهنامه آزاد
تند باد
-
اماس
واژهنامه آزاد
باد پوست
-
باگرو
واژهنامه آزاد
تند باد