کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باد در سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
باد بام
واژهنامه آزاد
باد سپیده دمان
-
باد لخت
واژهنامه آزاد
inertial wind
-
باد چرخگرد
واژهنامه آزاد
cyclostrophic wind
-
باد زمینگرد
واژهنامه آزاد
geostrophic wind
-
باد شیو
واژهنامه آزاد
gradient wind
-
باد زمینگرد
واژهنامه آزاد
geostrophic wind - باد ژئوستروفیک
-
باد ربیع
واژهنامه آزاد
باد بهاری.
-
باد دا
واژهنامه آزاد
(گنابادی) سوتی دادن، اشتباه کردن.
-
باد مدد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) باد مِدِدْ؛ یک جای کارش می لنگد، کاسه ای زیر نیم کاسه دارد، غیر قابل اعتماد است.
-
باد به گرد او نمیرسد
واژهنامه آزاد
چنان شتابان می رود که حتی باد هم به او نمی رسد.
-
جستوجو در متن
-
همج الرعا
واژهنامه آزاد
(هِ مَ جُ الرَِِِعا) همج مگس های بسیار ریزی هستند که در تابستان های خشک صحرا حیواناتی را می بینند و دور سر آنها می گردند. این اصطلاح کنایه از کسی است که با هر باد حادثه ای به سمتی به حرکت درخواهد آمد و به قولی عضوی از حزب باد است
-
قریة العُبّاد
واژهنامه آزاد
نام قدیم دِه آباد روستایی در 25 کیلومتری شمال نطنز است که در حاشیه کویر و سر راه باد رود و ابوزیدآباد و کاشان واقع است . از لحاظ تقسیمات کشوری جزو شهرستان نطنز بوده و در بخش امامزاده (آقا علی عباس -ع- )بادرود قرار دارد . این روستا بر روی طول جغرافی...
-
افغان
واژهنامه آزاد
فریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست حافظ مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق ...