کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وایم
واژهنامه آزاد
بادام
-
آراشید
واژهنامه آزاد
بادام زمینی.
-
گلازنه
واژهنامه آزاد
در روستای کلهرود به زنجیره ای از نخ که بادام تر دا در آن به نخ می کنند و ابتداو انتهای نخ را گره می زنند تا بادام خشک شود گلازنه می گویند.
-
الوک
واژهنامه آزاد
(به فتح الف) میوه ای است شبیه بادام و کمی کوچک تر که در اغلب بخش های کوهستانی ایران می روید؛ بادام کوهی.
-
آخرک
واژهنامه آزاد
(کازرون) [akhrak]؛ بادام کوهی، مجک، بخرک یا بخورک.
-
گلازنه gelazne
واژهنامه آزاد
هنگامی که تعدادی مغز بادام تر را با سوزن به نخ کنند و به شکل گردن بند در آورند و در اتاق بیاویزند این بادام نخ شده را در اصطلاح اهالی روستای کلهرود گلازنه گویند.
-
بادمجین
واژهنامه آزاد
نام روستایی است؛ بادام در این روستا بسیار عالی عمل می آید و نام اصلی آن بادامچین بوده است. این روستا محصولات دیگری هم دارد، ازجمله زعفران، عسل طبعیی و لبنیات.
-
ری
واژهنامه آزاد
(رِ). گربه نوروزی. فصل «ری گیری»:فصل زدودن گربه نوروزی از شاخه های بادام.
-
ترغاز
واژهنامه آزاد
با ضم ت تکه چوبی که به طرف درختان پرتاب میکنند برای ریختن گردو بادام و غیره
-
صمغ درخت ارژن
واژهنامه آزاد
صمغ معروف به «زودو» که از نوعی بادام کوهی به نام ارژن (الوک یا بخورک) به دست می آید و مصرف دارویی و صنعتی دارد.
-
قرابیه
واژهنامه آزاد
نوعی شیرینی سنتی و گران قیمت و دایره شکل که بیشتر در استان های ترک زبان (آذربایجان شرقی، زنجان) رایج است. در پخت این شیرینی، از مغز بادام، مغز پسته، شکر، سفیدۀ تخم مرغ و آرد استفاده می شود .
-
مارزیپان
واژهنامه آزاد
مارزیپان (به انگلیسی:Marzipan) یا خمیر بادام، نوعی ماده ای غذایی است که از مخلوط کردن پودر بادام، شکر و سفیده تخم مرغ درست می شود. این ماده نیمه جامد و قابل شکل گیری است. معمولاً به آن رنگ های خوراکی افزود شده و پس از پخش کردن بر روی کیک به عنوان پوش...
-
روزالدین
واژهنامه آزاد
روشنائی دین ، یعنی اگر هرچی تاریکی باشد ظلم باشد برای این نام روز دین است ، یعنی بهترین روزی که دین اسلام دارد . و همچنان فرزند قوام الدین عثمانی از اشخاص مهم قوم تاجیک بود در زمان های قدیم در ولایت فراه (افغانستان) قریه سنگزور نواسه الحاج فخرالدین ع...
-
گزندر
واژهنامه آزاد
اندر میان درختان گز،روستایی است با آب وهوایی کوهستانی در شرق جغتای وجنوب نقاب وغرب نیشابور وشمال غربی سبزوار که آبش از قنات تامین می شود وآب شربش از چاه عمیق ومردمانش به زبان ترکی وکرمانجی وفارسی سخن می گویند ومحصولات کشاورزی آن گندم،جو،گردو،بادام وا...
-
سرمش
واژهنامه آزاد
زردآلوی خشک شده و شکرسوده که مغز بادام را به جای هسته در آن بگذارند. || در لغتنامه ها به معنی زردآلوی خشک آمده، اما شاید نام رقمی از زردآلو نیز باشد، چرا که ابوالفضل عبدی بیگ نویدی شیرازی، در «جنة الاثمار» از خمسۀ جنات عدن، در وصف گیاهان باغ سعادت آب...