کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قسوره
واژهنامه آزاد
شیر بیشه، بسیار و انبوه شدن گیاه.
-
سمنزار
واژهنامه آزاد
باغ یاسمن و جایی انبوه از درختان یاسمن - جایی که در آن سمن بسیار روید
-
رایشان
واژهنامه آزاد
اندیشیدن بسیار و انبوه، رویش بسیار اندیشه و رای، خیزش در رویش اندیشه و رای، رویش ناگهانی اندیشه های بسیار، اندیشه زار انبوه، رای داری و رای پروری بسیار...
-
کچلام
واژهنامه آزاد
کج: پیله ابریشم لام: زیاد کچلام: محلی که تولید پیله ابریشم انبوه بوده
-
شهرآوری
واژهنامه آزاد
تمدن، همبودگری، شهرانجمن، یکجا نشینی انبوه، سامانگری شهری، پدیده ای تازه در شهرنشینی گسترده است که ساماندهی شده و قاتونمند، با همزیستی انبوه مردمان میباشد. و همواره در درازای تاریخ زندگی بشری استوار گشته و بر افتاده اند.
-
تمدن
واژهنامه آزاد
شهرآوری، همبودگری، شهرانجمن، یکجا نشینی انبوه، سامانگری شهری، پدیده ای تازه در شهرنشینی گسترده است که ساماندهی شده و قاتونمند، با همزیستی انبوه مردمان میباشد. و همواره در درازای تاریخ زندگی بشری استوار گشته و بر افتاده اند.
-
دورق
واژهنامه آزاد
دورق نام دهستانی در منگره بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک دارای باغهای انار گردو انگور انجیر و...... مستعد برای دامداری و دارای جنگلهای انبوه بلوط است
-
سنا
واژهنامه آزاد
سنا یک گیاه دارویی شناخته شده برای درمان فوری یبوست است. این گیاه در شمال آفریقا، غرب آسیا و هندوستان به صورت انبوه می روید و امروزه تقریباً در تمام دنیا از آن استفاده می شود.
-
دلند
واژهنامه آزاد
به معنی منطقه ای با درختان انبوه می باشد. در مقابل آن گلند به معنی منطقه ای کم درخت قرار دارد. این دو واژه اسامی دو روستا واقع در استان گلستان هستند که دلند در سال 1375 به شهر ارتقاء پیدا کرده است.
-
موزیرج
واژهنامه آزاد
(مازنی) [ رَ ] نام منطقه ای در شهر بابل استان مازندران؛ از دو کلمۀ موزی و رج تشکیل شده است. مازنی ها به درخت بلوط موزی می گویند و رج به معنای ردیف است. گفته اند نام موزیرج از اینجا می آید که در زمان قدیم انبوه درختان بلوط در این منطقه به صورت طبیعی د...
-
فودنجان
واژهنامه آزاد
فودَنجان به نظر می رسد این واژه مُعرَب واژه پودَنگان(پوتَنگان) باشد.البته در گویش محلی این واژه( پِتِنگو ) تلفظ می شود که اشاره به محلِّ رویش فراوان پونه دارد.با توجه به حافظه تاریخی افراد بومی،در این روستا گیاه پونه به صورت انبوه و خودرو می روییده ا...
-
گلند
واژهنامه آزاد
گلند در معنای لغوی به محلی از جنگل گفته می شود که دارای درحتان قطور و با فاصله ( تنک) باشد . و این روستا نیز قبل از آنکه بصورت روستا احیا و دایر گردد جنگل بوده و این محل که اکنون روستای گلند شناخته می شود با مشخصات بالا معروف به ماضی گلندی بوده است و...
-
ممبین
واژهنامه آزاد
(لری، بختیاری) نام روستایی واقع در بخش سوسن شهرستان ایذه، در استان خوزستان. ممبین روستایی کوهستانی و دورافتاده، و جاده ای که به آن می رسد صعب العبور است. آب و هوایی بکر و خنک دارد. پوشش گیاهی این منطقه شامل درختان سرسبز و انبوه و گیاهان دارویی و غذای...
-
بختیاری
واژهنامه آزاد
ایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این ناحیه تماما از جتگلهای انبوه مستور می باشد . این ایل عموما به ییلاق و قشلاق می روند و بعض...