کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام جعفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چهره ام
واژهنامه آزاد
صورتم
-
أم أبیها
واژهنامه آزاد
مادر ائمه
-
ام زلف
واژهنامه آزاد
باجناق
-
ام امنتم
واژهنامه آزاد
آیا در امانید
-
ام نیمیا
واژهنامه آزاد
(روستای خلار، استان فارس) اُم نیمیا؛ نمی خواهم. (گویش خلاری مرکب از بستکی و لاری و پهلوی است. این روستا در دو منزلی شمال غرب شیراز قرار دارد.)
-
اس ام اس
واژهنامه آزاد
پیامک
-
ام. آر. آی
واژهنامه آزاد
نوعی تصویربرداری از اندام ها و احشای درونی بدن برای تشخیص بیماری، از طریق ره گیری آب بافت های بدن، با استفاده از تشدید مغناطیس هسته و بررسی نتیجۀ آن به یاری کامپیوتر؛ نمایش تشدید مغناطیسی.
-
جستوجو در متن
-
موت اباد
واژهنامه آزاد
موت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون کولی های مو تاب تابستانها در محل دهانه قنات جعفر اباد چادر می زدند و با تابیدن موی بز طناب ...
-
شاه مشهد
واژهنامه آزاد
نام محلیِ امامزاده جعفر (ع)، از نسل امام موسی کاظم (ع)، است که در شهرستان بندر هندیجان در استان خوزستان قرار دارد.
-
اشتقان
واژهنامه آزاد
این کلمه در روایتی که زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده میباشد:(عن زرارة قال:قال أبو جعفر علیه السلام:أربعة قد یجب علیهم التمام فی السفر کانوا أو الحضر:المکاری و الکری و الراعی و الاشتقان لأنه عملهم) وبه احتمال قوی کلمه اشتقان در اصل فارسی است ...
-
حسیبت
واژهنامه آزاد
حسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسامى). محاسب: كفى بالله حسيباً؛ اى محاسباً. || نامى از نامهاى خداىتعالى. || مرد صاحبحسب. مر...
-
هزاره
واژهنامه آزاد
هزاره (فتح ها) یک قوم بومی افغانستان است که بیشتر در مناطق مرکزی افغانستان به نام هزاره جات زندگی می کنند. هیونتسینگ، زائر بودایی چینی، در قرن ششم میلادی به بامیان سفر کرد و از دیدن مردمانی با چهرۀ چینی در آنجا شگفت زده شد و انها را هوساله (خوشدل، خو...
-
مجومرد
واژهنامه آزاد
رضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله می باشد. وسعت این شهر ۱۵۰ کیلومتر مربع است و نزدیک به ده هزار نفر جمعیت دارد ودر ۲۵ کیلو مت...
-
بیلند
واژهنامه آزاد
آشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42 دقیقه شرغی در ارتفاع 1100متری از سطح دریا قرار دارد مساحت آن 1507کیلومتر می باشد که با فا...