کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امید در جان شکستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تلک
واژهنامه آزاد
تُلُکْ (tolok) در گویش گنابادی یعنی شکستن ، صدای شکستن چیزی ، از هم پاشیدن || تِلِکَ (teleka) در گویش گنابادی یعنی غارت ، سرقت ، بردن مال دیگری با فریب و کلک یا زور و اجبار
-
خردایش
واژهنامه آزاد
فرایند شکستن و خرد کردن و آسیا کردن مواد معدنی صنعتی. خردایش در صنایع مختلف کاربرد دارد.
-
جرقست
واژهنامه آزاد
جِرِقَّسْت:(jereghast) در گویش گنابادی صدای شکستن و شکسته شدن چوب را گویند ، جرقه خوردن آسمان هنگام رعد و برق
-
دامپینگ
واژهنامه آزاد
دامپینگ از کلمه Dump به معنای ارزان فروختن، قیمت شکستن و بازار شکستن[1] گرفته شده و در اصطلاح، «عبارتست از فروش یک کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتراز هزینههای تمام شده یا به عبارتی دیگر فروش کالا در خارج به قیمتی کمتر از قیمت داخلی. فرهنگستان ل...
-
اسفینی فراهانی
واژهنامه آزاد
از مریدان وهرز که با تلاش و مجاهدت فراوان به دستیاری وهرز رسید و در جنگی با ضربه ای که به سرش خورد، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
-
ورکل
واژهنامه آزاد
وَرْکِلَّ:(warkella) در گویش گنابادی یعنی برعکس کردن ، ساقط کردن ، سرنگون کردن ، برانداختن قدرت یا گرفتن جان ، شکست دادن و زمین زدن
-
نانیا
واژهنامه آزاد
"نانیا" اسم دختر است. یک اسم ترکیبی متشکل از "نا" به معنی جان داشتن، طاقت و توان و نفس داشتن. بعنوان مثال وقتی کسی میگوید:از خستگی دیگر نا ندارم یعنی از خستگی دیگر جانی برایم نمانده، یا نا ندارم حرف بزنم یعنی نفس و جان و طاقت حرف زدن ندارم. به اضافه ...
-
منیسا
واژهنامه آزاد
(ترکی) مَنیسا؛ جان من، روح و روان من، نفس من. || نامی است دخترانه که بیشتر در میان ترک ها، بلوچ ها و افغان ها رایج است. || مانیسا؛ نام شهری اسلامی در ترکیه.
-
جانبازان
واژهنامه آزاد
افرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
-
Sandwich islands
واژهنامه آزاد
نامیاست که جیمز کوک نخستین بار در دههٔ ۱۷۷۰ میلادی و به افتخار پشتیبان سفرهایش جان مونتگیو (ارل ساندویچ) بر روی این جزایر نهاد. (ویکی پدیا)
-
غرابه
واژهنامه آزاد
غرابه شیشهای است بزرگ و شکمدار با دهانهای تنگ که در آن مایعات را انبار میکردند و نگه میداشتند که اکنون با وجود ظروف پلاستیکی نه مورد مصرف دارد و نه ساخته میشود. در گذشته پس از شکستن و خورد شدن غرابه از شیشه های آن جهت گلجام درب ها و پنجره های ا...
-
کاملان
واژهنامه آزاد
کامل ها، به کمال رسیدگان؛ فرهیختگان و کسانی که در علم و عرفان عالی رتبه باشند. در شعر پارسی، کاملان هم رتبۀ عارفان و عاشقان الهی اند؛ مثال:«ای دل و جان کاملان گم شده در کمال تو/ عقل همه مقربان بی خبر از وصال تو.
-
خلیج
واژهنامه آزاد
خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس! خوانمش من این خلیجِ نیلگون شاخـابه پارس! دیگر آن نامِ وطن ! چون خون رنگینم به تـن ! هر...
-
شاخابه
واژهنامه آزاد
شاخابه یا خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس! خوانمش من این خلیجِ نیلگون شاخـابه پارس! دیگر آن نامِ وطن ! چون خون رنگینم به ...
-
اسمیر
واژهنامه آزاد
اِسمیر به مردی جان فدا با نقاب و سوار بر اسب در دوره های ساسانیان و به مرور در دوره قاجار وجود داشت... برخی معتقدند که اِسمیر یک افسانه بوده و وجود خارجی نداشته .... اسمیر:(اِ)س م ی ر:مرد نفابدار با اسب سیاه، پهلوانِ نقابدار در جنگ ها،مرد نقابدار ج...