کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اموال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
واگذاری اموال
واژهنامه آزاد
دارای معنای اعم بوده و شامل انتقال اموال، انتقال منافع و حتی اذن انتفاع است.
-
اموال منقول
واژهنامه آزاد
اشیایی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد، بدون این که به خود یا محل آن خرابی وارد آید، گفته میشود. کلیه دیون، از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره عین مستأجره، از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است، حتی اگر مبیع یا عین مستأجره از اموال غیر منقو...
-
اموال بلامعارض
واژهنامه آزاد
اموالی که فردی از یک جنس مثل خودردو دو تا داشته باشد
-
جستوجو در متن
-
مال زکوی
واژهنامه آزاد
اموال مشمول پرداخت زکات.
-
جمعدار
واژهنامه آزاد
کمک حسابدار ، جمع کننده اموال یک اداره یا نهاد
-
بش bash
واژهنامه آزاد
سهم - قسمت- سهمی از غذا یا اموال که نصیب کسی میشود
-
دارای
واژهنامه آزاد
(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
-
مابه ازاء
واژهنامه آزاد
شخصی که وظیفه نگهداری اموال دیگران را بعهده دارد و مال هم در زبان فارسی معانی زیادی دارد .در مبحث عامیانه روستایی و عشایری مواظبت کردن از احشام را به مالبان میسپارند