کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امضاء با یک حرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آموختار
واژهنامه آزاد
عبارتست از بیان ساختارمند و مستقل یک نکته مراقبت بالینی حرف پزشکی با هدف آموزش دانشجویان این رشته ها
-
کشکاور
واژهنامه آزاد
در گویش لری به معنای خمیازه حرف (ک) با کسره حرف (و) با کسره
-
اگال
واژهنامه آزاد
اگال به فتح حرف ( ا ) و با حالت تشدید روی حرف گ به معنی زانوبند شتر که در موقع خواباندن و نگه داشتن در یک محل به هر دو پای جلو و گاهی به یکی از پاها جهت ماندن شتر در یک منطقه برای اینکه زیاد از محل دور نشودبکار میرود
-
پغوک
واژهنامه آزاد
میوه درخت کنار که رسیده باشد گویند با ضمه حرف پ
-
سوت
واژهنامه آزاد
یک میلی گرم برابر با یک سوت و یک گرم برابر با هزار سوت است؛ هر یک قیرات، دویست سوت است.
-
حرف اضافه مرکب
واژهنامه آزاد
حرف اضافهای است که بیش از یک حرف باشد. حرفهای وابستگیِ مرکّب، بیشتر از به هم پیوستگی حرفهای اضافه و گاهی از به هم پیوستن حرف ربط و اضافه ساخته میشود. گروه اوّل: برای، به جز، به جز از، بی ز، جز از، مگر از. گروه دوم: به جزکه، جز که، چون که، مگر که...
-
رفت
واژهنامه آزاد
در گویش لری به معنی باران شدید حرف( ر ) با کسره می باشد.
-
نجوا
واژهنامه آزاد
دختری که پچ پچ می کند و آرام با لحنی خاص حرف می زند.
-
ور ویم
واژهنامه آزاد
(لری شوهانی) وِر وِیم؛ خودخوری، با خود دردودل کردن، با خود از درد و مشکلات حرف زدن، به طوری که دیگران متوجه بشوند.
-
ورورو
واژهنامه آزاد
(اصفهان، سده لنجان) وِروِرو؛ واژۀ تحقیرآمیزی است که به شخص خیلی پرحرف گفته می شود. تقریباً برابر با زِرزِرو. (ور به معنای حرف و تقریباً برابر با زِرّ است.)
-
وج
واژهنامه آزاد
وج از واژه های هندواروپایی است، و این زبان واژه های مشترکی در پارسی باستان و اوستایی و پارتی و پارسی میانه دارد. واژۀ وج در موارد مختلف به صورت وش و وز نیز ظاهر می شود. این تبدیل بستگی به حرف بعدی آن دارد، مثلاً هنگامی که پیش از حرف «ت» بیان گردد، تب...
-
انیماتور
واژهنامه آزاد
یک هنرمند است که با ایجاد تصاویر به نام قاب یا فریم و فریمهای کلیدی که شکل یک توهم حرکتی به نام پویانمایی که با سرعت بالایی نمایش داده می شود.
-
اطو کشیده
واژهنامه آزاد
اتوکشیده؛ شق و رق، صاف و درست، پیراسته با چاشنی طنز؛ معمولا به افراد و اشیائی گفته می شود که بیش از حد عرف و معمول، در قالب درآمده باشند. خیلی اطوکشیده حرف می زند، یعنی بسیار صاف و درست و اصولی و مبادی آداب حرف می زند.
-
تمک
واژهنامه آزاد
به معنی جایگاهی برای نگهداری ( انبار )گندم در لهجه سیستانی ، به این ترتیب که چاله ای به عمق یک تا دو متر و قطر یک و نیم تا دو متر در زمین ( کف حیاط ) حفر می گردیده سطح آن با یک لایه کاه گندم پوشش داده می شده گندم مازاد بر نیاز روی کاه تا پر شدن تقریب...
-
lexis
واژهنامه آزاد
واژگان. تمام واژه های یک زبان یا یک رشتۀ علمی و غیره. هم معنی با terminology و specialized vocabulary در انگلیسی.