کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امروزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متجدد
واژهنامه آزاد
امروزی
-
سلنجالو
واژهنامه آزاد
تاب امروزی
-
هژده
واژهنامه آزاد
هجده در فارسی امروزی
-
تنبیه
واژهنامه آزاد
در معنای امروزی به زدن اشاره دارد و یا حرکتی برای تربیت بهتر.
-
کنا
واژهنامه آزاد
پایه درب قدیمی به جای لولا امروزی بکار میرفت
-
الینا
واژهنامه آزاد
(پشه ای) الینا. [اَ لِ] نام قبیلۀ پشه ای های امروزی، و نیز نام بزرگ قبیلۀ قدیم آریایی که اجداد پشه ای های امروزی بودند. و معنای آن در زبان پشه ای شاداب و سبز است.
-
انتلکت
واژهنامه آزاد
[اَ تِ لِ] در اصطلاح امروزی به روشنفکران گفته می شود. برگرفته از واژه انتلکتوئل است.
-
بوزنظیه
واژهنامه آزاد
بیزانس به معنای امروزی(دکتر عبدالحسین زرن کوب/دو قرن سکوت.ص 64)
-
پارتاکنا
واژهنامه آزاد
نام منطقۀ فریدن امروزی در درۀ زاینده رود، در زمان مادها.
-
فنر
واژهنامه آزاد
(مازنی) چراغ روشنایی و خوراک پزی که در طبرستان قدیم و مازندران امروزی کاربرد داشت.
-
دمت گرم
واژهنامه آزاد
جمله ناقص عامیانه امروزی است که بین دو نفر صمیمی که یکی از جمله ای خوشش آید بیان می کند . به عبارت دیگر یعنی زنده باشی
-
توره
واژهنامه آزاد
شهر توره به خاطر وجود کاروانسرا بین جاده بین المللی به معنی توی راه- توی ره- توره که نام امروزی همین شهر هم توره میباشد.
-
تبختر
واژهنامه آزاد
ازسر غرور فخر فروختن، یا باصطلاح امروزی قیافه گرفتن؛ در زبان عامیانه، فیس دادن
-
خوکاره
واژهنامه آزاد
حوکاره یا خوی کاره به معنی کسیست که بر پایه خوی کار میکند، معتاد. هر دو شکل حوکاره و خوکاره پذیرفتنی هستند حوکاره درلری امروزی کاربرد دارد
-
ترکستن
واژهنامه آزاد
خرامیدن. در بختیاریِ امروزی و پارسی باستان به معنای خرامیدن یا با ناز آرام راه رفتن است. داریوش بزرگ در سنگ نگاره اش در مصر ، از تندیس خود که با کشتی به سوی ایران آورده می شد. از این کارواژه(فعل) بهره برده و میگوید اینچنین تندیسش از مصر تا به ایران ت...