کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آمر
واژهنامه آزاد
آمِر: امر کننده،فرمانروا
-
ولی امر
واژهنامه آزاد
پیامبر
-
واژههای همآوا
-
آمر
واژهنامه آزاد
آمِر: امر کننده،فرمانروا
-
جستوجو در متن
-
حسبه
واژهنامه آزاد
امر به معروف و نهی از منکر؛ و محتسب کسی است که امر و نهی می کند.
-
آرداشس
واژهنامه آزاد
امر کننده به نیکی
-
منهى
واژهنامه آزاد
امر نهى شده، گناه، معصیت
-
بذار
واژهنامه آزاد
صورت عامیانۀ فعل امر «بگذار».
-
بگرن
واژهنامه آزاد
فعل امر از مصدر گرنیدن(روشن کردن)
-
بپیوندید
واژهنامه آزاد
ملحق شوید. فعل امر از مصدر پیوستن برای سوم شخص جمع.
-
دونی
واژهنامه آزاد
واژه ای است لری در حالت امر به معنی ایا می دانی است در حالت مضارع به معنی می دانی است
-
قیاس مع الفارق
واژهنامه آزاد
قیاس مع الفارق یا مقایسه نادرست یا مغالطه تمثیل از طریق اهمال در شرایط استدلال استقرایی پدید می آید که موضوع آن سرایت حکم یک امر به امر دیگر باشد بدون آنکه شباهت کاملی میان آن ها وجود داشته باشد. در منطق به مقایسه، تمثیل گفته می شود.
-
ترجیح بلامرجح
واژهنامه آزاد
ترجیح بلامرجّح بدین معناست که فاعل، یکی از دو امر متساوی و متماثل را بدون غایت و مقصدی خاص برگزیند.
-
بیندیش
واژهنامه آزاد
(بیاندیش) فعل امر از ترکیب بی و بن مضارع اندیشیدن (اندیش) به معنی اندیشه کن ، فکر کن