کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ام
واژهنامه آزاد
اِم -em- در لهجه تاتی به جای کلمه این می گویند ام برای مثال ام طرف یعنی این طرف، ام کاره بکه یعنی این کار را بکن امای یعنی اینهاش و همین کلمه به صورت مرکب وارد زبان فارسی شده است مانند امروز به معنی این روز
-
واژههای مشابه
-
چهره ام
واژهنامه آزاد
صورتم
-
أم أبیها
واژهنامه آزاد
مادر ائمه
-
ام زلف
واژهنامه آزاد
باجناق
-
ام امنتم
واژهنامه آزاد
آیا در امانید
-
ام نیمیا
واژهنامه آزاد
(روستای خلار، استان فارس) اُم نیمیا؛ نمی خواهم. (گویش خلاری مرکب از بستکی و لاری و پهلوی است. این روستا در دو منزلی شمال غرب شیراز قرار دارد.)
-
اس ام اس
واژهنامه آزاد
پیامک
-
ام. آر. آی
واژهنامه آزاد
نوعی تصویربرداری از اندام ها و احشای درونی بدن برای تشخیص بیماری، از طریق ره گیری آب بافت های بدن، با استفاده از تشدید مغناطیس هسته و بررسی نتیجۀ آن به یاری کامپیوتر؛ نمایش تشدید مغناطیسی.
-
جستوجو در متن
-
ینگه دنیا
واژهنامه آزاد
در دوره قاجار به ایالات متحده آمریکا ینگه دنیا گفته میشده است
-
ارزش گذاری
واژهنامه آزاد
تعیین ارزش چیزی، مشخص نمودن بهای چیزی، تعیین میزان بها و ارزش هر چیز
-
لوکی
واژهنامه آزاد
دهي در كنار بريد از دهستان چغاپور از بخش خورموج تعداد سكنه ان 10 خانوار بود و كار اهالي كشاورزي و دامداري بود
-
بهراد
واژهنامه آزاد
بخشنده، رحمان ،جوانمرد
-
بهراد
واژهنامه آزاد
جوانمرد نیکو