کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الماني پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زبان آلمانی
واژهنامه آزاد
زبان آلمانی از زبان های ژرمنی و، در نتیجه، هندواروپایی است. تاریخ زبان آلمانی را می توان به سه دورۀ آلمانی کهن، آلمانی میانه و آلمانی امروزی تقسیم بندی کرد. نکتۀ مهم در بررسی دوره های تاریخی زبان آلمانی این است که در همۀ ادوار دو لهجۀ اصلی در زبان آل...
-
جستوجو در متن
-
زائر بروخ
واژهنامه آزاد
زائر برووخ، پزشک معروف آلمانی.
-
وبر
واژهنامه آزاد
واحد "شار مغناطیسی". برگرفته از نام "ویلهلم وبر "فیزیکدان آلمانی .
-
کوه باره
واژهنامه آزاد
دژ کوهستانی. معادل berg mauer در آلمانی (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
منیفش
واژهنامه آزاد
باروحیه، سرحال، سرزنده، شاداب. برابر übermütig در آلمانی (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
جنگجوش
واژهنامه آزاد
شور جنگ؛ برابر kampf erregung در آلمانی (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
چرکه
واژهنامه آزاد
چَرکه؛ چادر، خیمه. برابر zelt در آلمانی (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
هات داگ
واژهنامه آزاد
یک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در هر حال آلمانی ها خواستند که هات داگ و همبرگر رو به آمریکایی ها معرفی کنند و در نیویورک این ...
-
شین
واژهنامه آزاد
"شین" برگرفته از کلمه schiene (آلمانی) بمعنای میله یا ریل است و در صنعت برق به نسمه ای از فلز رسانا مانند مس گویند که برای توزیع با تجمیع جریان بکار میرود.
-
لیام
واژهنامه آزاد
محافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خواستن آمده است. در برخی منابع از لیام به عنوان نام کوتاه و مختصر شدهٔ ویلیام در زبان انگلیسی...
-
داف
واژهنامه آزاد
دختر (زن) زیبا و دلربا، معشوقه، شخصی که جاذبۀ جنسی زیاد داشته باشد؛ دوست دختر (یا دوست پسر)؛ در زبان آلمانی، سبزیجات گندیده را گویند. در انگلیسی، زنان جاذب مردان، زنان فاحشه، زنان بدکار.
-
صفورا
واژهنامه آزاد
صَفورا یک نام دخترانه دارای ریشه عِبری است . صفورا یعنی گنجشک یا پرنده.صفورا شبیه واژه عُصفور در عربی است . عربی و عبری دو زبان از خانواده سامی اند . صفورا حالت مونث شده صیپور צפור یا صیفور که به عبری معنی پرنده یا گنجشک دارد که تقریبا با همین تلفظ ب...
-
مینه سانگ
واژهنامه آزاد
مینه سانگ (به انگلیسی Minnesang و خواننده و سراینده اش Minnesingers (Minnesänger سنت سرایش و خوانش اشعار غنائی است که در آلمان قرن دوازدهم م. بالید و تا قرن چهاردهم ادامه یافت. این واژه از ریشه مینه: minneدر زبان آلمانی علیای میانه به معنای عشق است چ...
-
پی برگ
واژهنامه آزاد
وسیله ای است برای نگهداری و طبقه بندی اسناد و مدارک .در این وسیله می توان براحتی سند مورد نظر خود را جستجو نمود. واژه معادل انگلیسی:lever arch file واژه معادل آلمانی:Ordner نوع قفل دار مخصوص اسناد لاتین آن برای نخستین بار توسط فردریک زونکن آلمانی اخ...