کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتصاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تنخواه
واژهنامه آزاد
اقتصاد، دانش اقتصاد
-
اکونومیست
واژهنامه آزاد
متخصص اقتصاد
-
اکونومی
واژهنامه آزاد
در انگلیسی ایکونومیکس، اقتصاد
-
اکونومی
واژهنامه آزاد
اقتصاد؛ صرفه جویی.
-
خط فقر
واژهنامه آزاد
(اقتصاد، جامعه شناسی) آستانۀ فقر؛ حداقل درآمدی که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته می شود. معادل Poverty line در انگلیسی.
-
کارآفرینی
واژهنامه آزاد
(اقتصاد) فرآیند راه اندازی کسب و کاری که با یک ایدۀ نو و از صفر شروع می شود و به مرحلۀ اجرایی و بعد به سوددهی می رسد. معادل Entrepreneurship در انگلیسی.
-
اشتغال زایی
واژهنامه آزاد
(اقتصاد) ایجاد شغل برای بیکاران از طریق استخدام کارگران و کارمندان بیشتر یا ایجاد واحدهای تولیدی، اداری یا خدماتی بیشتر. معادل Job Creation در انگلیسی.
-
اظهارنامه مالیاتی
واژهنامه آزاد
فرمی که وزارت اقتصاد و دارایی، با هدف مالیات گیری، برای صاحبان مشاغل و مؤدیان مالیاتی می فرستد. معادل Income Tax Return در انگلیسی.
-
رگرسیون
واژهنامه آزاد
وایازش تحلیل رگرسیونی یا تحلیل وایازشی فن و تکنیکی آماری برای بررسی و مدل سازی ارتباط بین متغیرها است. رگرسیون تقریباً در هر زمینه ای از جمله مهندسی، فیزیک، اقتصاد، مدیریت، علوم زیستی، بیولوژی و علوم اجتماعی برای برآورد و پیش بینی مورد نیاز است.
-
رمبش
واژهنامه آزاد
رمبش . [ رُ بِ ] فروپاشی، فرو ریزش، درهم پاشی؛ (در نجوم) فروپاشی یک ستاره پیر تحت تاثیر جاذبه خودش؛ (در اقتصاد) وضعیتی که در آن یک سازمان یا یک سیستم اقتصادی توسط اتفاقاتی که در درون خودش رخ می دهند به طور کامل نابود شود
-
بهره وری
واژهنامه آزاد
(اقتصاد) مقدار کالا یا خدمات تولیدشده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده؛ به دست آوردن حداکثر سود ممکن، با بهره گیری و استفادۀ بهینه از نیروی انسانی، تجهیزات، زمان و مکان موجود. معادل productivity در انگلیسی.
-
بریکس
واژهنامه آزاد
بریکس (BRICS)، سرشناسه پنج قدرت نوظهور(بویژه اقتصادی) جهانی است . این کشورها به ترتیب شناسه عبارتند از برزیل ، روسیه ، هند ، چین و آفریقای جنوبی است . در سال2001، جیمزاونیل ، پژوهشگر ارشد موسسه گلدمن ساکس ، با بررسی رشد اقتصاد جهانی کشورهای بریک ( به...
-
غول
واژهنامه آزاد
(اِ. ع.) ۱-موجودی درشت هیکل و اغلب افسانه ای و ترسناک ۲-[مجاز] آنکه در رقابتی یا زمینه ای از دیگران بسیار برتر باشد؛ مثلا شرکت های پرفروش را «غول اقتصاد» می گویند. (وبگاه بانکی) و یا «گری کاسپاروف» غول شطرنج قرن بیستم نخوانده شده است (وبسایت هیئت شطر...
-
پایش
واژهنامه آزاد
پایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونی هایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. واژه پایش در علوم جغرافیایی پاییدن و بررسی کردن معنی میشود و ممکن است در علوم مختلف معانی مخ...