کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذاکری
واژهنامه آزاد
اعراب ،ذکر کننده
-
عطیببه
واژهنامه آزاد
روستایی در منطقه شبانکاره که اصلیت آن اعراب است
-
چینی
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.رضوان
-
توجردی
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.توجردی
-
خراگ
واژهنامه آزاد
خراگ(خ َ ر ا گ) معادل فارسی خراج هست که با ورود اعراب به ایران به خراج تبدیل گشت
-
یوحنا
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.یوحنا
-
اچم
واژهنامه آزاد
نام زبان باستانی هخامنشی ومحلی ساحلی جنوب ایران که اعراب بدلیل نداشتن حرف چ به ایرانیان اچم زبان آن منطقه اجم یاعجم میگفتند
-
مطوری
واژهنامه آزاد
مطور به معنی نیکی رساننده است؛ در بین اعراب، به دلیل جمعیت بالای این طایفه، کلمه مطر (که مطوری از آن می آید)، به معنی باران است. هر عضو از افراد این طایفه به قطره ای از باران تشبیه شده است.
-
دژپیل
واژهنامه آزاد
نام باستانی شهرستان دزفول واقع در استان خوزستان و به معنی قلعه فیل است، که پس از حمله اعراب به ایران، به شکل کنونی تغییر یافت. دژ=قلعه پیل=فیل
-
هوتون - اوتون
واژهنامه آزاد
او تنها است - او تون ها است - اشاره به خدای یکتا - اوتون یک نام ایرانی ، پارسی ، پهلوی و لری بختیاری است که در هنگام ورود اعراب به ایران بصورت هوتون خوانده شده است که آمیخته ای از زبان فارسی و ایرانی می باشد.
-
مورگان
واژهنامه آزاد
نام روستایی واقع در کوهمره سرخی. واژۀ مرکب از مور و گان، به معنی مکان و خانۀ مور. تلفظ این نام، پس از ورود اعراب به ایران، به مورجان تغییر کرده است.
-
سربونون
واژهنامه آزاد
نام قدیم ده احمدی، روستایی در سی و پنج کیلومتری جنوب شرقی شهرستان زرند کرمان. از نظر تقسیمات کشوری، این روستا در بخش مرکزی زرند واقع شده و مرکز دهستان «سربنان» است. در حال حاضر (سال 1395) جمعیتی بالغ بر دویست خانوار دارد. وجه تسمیۀ آن، به گفتۀ قدیمی ...
-
نپتا
واژهنامه آزاد
در گذشته، از لغت نپتا به جای واژه نفت استفاده می شده است. با ورود اعراب به ایران به علت نبود حرف پ در الفبای عربی، این لغت به نفتا تغییر یافت. با مرور زمان الف از انتهای آن حذف و به شکل امروزی نفت تغییر شکل یافت.
-
بروقه
واژهنامه آزاد
بَروَقه؛ نام درخت کوچکى است که در سرزمین عربستان می روئیده، و اعراب عقیده داشتند هنگامى که ابر بر سر آن سایه مى افکند، سبز مى شود و برگ می دهد، بى آنکه بارانی از ابر باریده باشد! و این ضرب المثلى است براى نهایت سپاسگزاری کسی که در برابر کمترین خدمت ب...
-
سروال
واژهنامه آزاد
در میان اعراب دروان پیامبر ،علاوه بر پیراهن ، یکی دیگر از جامه های دوخته یا چفت و بستدار، "سروال" بود که به جای اِزار برای ستر پایین تنه به کار می رفت و می توان آن را "دامنِ پادار" یا چیزی مشابه آن گفت تا حدود زانو امتداد دارد گرچه از حیث پوشیدگی، ب...