کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار تنفر کردن از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دلندرشور
واژهنامه آزاد
دِلِنْدِرْشُوْر:(delendelshowr) در گویش گنابادی یعنی بد آمدن از چیزی یا انجام کاری یا مواجه شدن با واقعه ای ، کراهت داشتن ، تنفر ، نفرت
-
چالش
واژهنامه آزاد
چالِش؛ در اصل واژه ای است ترکی به معنای جنگ و جدال و زدوخورد از روی تنفر و دشمنی، و نیز به معنای تلاش و کوشش در میدان جنگ یا کارزاری مانند آن است.
-
بایکوت
واژهنامه آزاد
تحریم کردن یک معامله تجاری، طرد کردن، از دور خارج کردن
-
پدوم کردن
واژهنامه آزاد
پدوم کردن:(Pedoom) _ به معنی ورم کردن ، آماس کردن ،بادکردن قسمتس از اعضای بدن.
-
مایز
واژهنامه آزاد
تفاوت را آشکار کردن، از تمیز آمدن ، مشخص کردن ، اسم فاعل از میٌز
-
رفرش
واژهنامه آزاد
رفرش:تازه کردن ، نیروی تازه دادن به ، از خستگی بیرون آوردن ، روشن کردن ، با طراوت کردن
-
اتمیزه کردن
واژهنامه آزاد
(اَ تٌ) ریز ریز کردن ، (مایعات) تبدیل به پودر کردن ، مرکب از اتم یا ذرات ریز کردن
-
دانلود
واژهنامه آزاد
از اینترنت گرفتن، بارگیری کردن ، فایلی را از اینترنت کسب کردن. دریافت فایلی (متن و فیلم و...)
-
وایارد
واژهنامه آزاد
واْیارْدَ:(wayarda) در گویش گنابادی یعنی پاک کردن ، خراشیدن ، خراش دادن ، جدا کردن ، از بین بردن اثر چیزی از روی چیزی
-
پس کردن
واژهنامه آزاد
جلو زدن:غلبه کردن در مسابقه یا نبرد پس کردن کسی:جلو زدن از کسی در دویدن:غلبه برکسی در مسابقه یا نبرد
-
کلغر
واژهنامه آزاد
کِلغِر؛ ضعیف، زخمی، کنایه از انسان یا شئ زخمی و ضعیف. کلغر کلغر کردن:دندان دندان کردن، زخمی کردن، پوست پوست کردن.
-
ورزد
واژهنامه آزاد
ورْزِدَ:(warzeda) در گویش گنابادی یعنی جمع کردن محصول ، درو کردن ، جدا کردن گل از ساقه گیاه
-
تصحیح
واژهنامه آزاد
درستاری، درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، صحیح کردن، غلط گیری و ...
-
درستاری
واژهنامه آزاد
تصحیح، صحیح کردن،درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، غلط گیری و ...
-
دست از دامن برداشتن
واژهنامه آزاد
رها کردن