کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تیشک
واژهنامه آزاد
اشعه آفتاب در اول صبح
-
تیشک
واژهنامه آزاد
اشعه آفتاب در اول صبح
-
پرشنگ
واژهنامه آزاد
اشعه خورشید، بارقه ی آتش ( این کلمه کردی است)
-
توشیار
واژهنامه آزاد
(کردی) تووشیار؛ دچار، روبرو شدن، اشعۀ خورشید.
-
اسکانر
واژهنامه آزاد
دستگاه عکس برداری جزء به جزء از داخل بدن انسان و هر چیز دیگر، با کمک اشعه.
-
خرو
واژهنامه آزاد
خرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستجو در ادبیات كهن فارسی معنی كلمه یا اصطلاح خرو ، چنین است : شرقی ترین سرزمینی است كه زیر آم...