کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استفاده از مرور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هانیز
واژهنامه آزاد
اسم روستايي تاريخي در نزديكي سنندج كه به مرور زمان از بين رفته
-
تریاک
واژهنامه آزاد
تریاک از کلمه ی تریاق که از ما قبل تاریخ پهلوی در ایران رایج بوده استنباط شده است و به مرور به تریاک تبدیل شده که ماه عسل گیاه خشخاش است
-
فرزاد
واژهنامه آزاد
اسم کردی است,از دو بخش تشکیل شده,فره(زیاد)و زات که تغییر پیدا کرده به مرور زمان یعنی(شجاعت)و معنی کلی آن شجاع و بی باک.
-
دینه کبود
واژهنامه آزاد
دینه کبود طبق نقل اهالی روستا از واژه " دانه کبود " است که طی سالهای متمادی به مرور به دینه کبود مبدل گشته است.
-
ارزنان
واژهنامه آزاد
بخشی از شهرستان اصفهان که دارای ادبیای زیادی در طول تاریخ بوده است از جمله سعید ابن علی ارزنانی که از شعرای به نام این منطقه که معروف است به تنهای اصفهانی . در طول اعصار مختلف اثار تاریخی ایتن بخش به مرور زمان از بین رفته وتنها امامزاده زینبیه (منتسب...
-
کلکش
واژهنامه آزاد
این نام یک روستا در شهرستان زنجان از توابع تهم نیز می باشد که در قدیم رفت آمد از شمال از این روستا زیاد بود با نام ترکی(گل ،گت ) که به فارسی رفت و امد میشود نام داشت که به مرور زمان کلکش تغییر کرده است
-
نپتا
واژهنامه آزاد
در گذشته، از لغت نپتا به جای واژه نفت استفاده می شده است. با ورود اعراب به ایران به علت نبود حرف پ در الفبای عربی، این لغت به نفتا تغییر یافت. با مرور زمان الف از انتهای آن حذف و به شکل امروزی نفت تغییر شکل یافت.
-
بیدسک
واژهنامه آزاد
بیدسک نام روستایی است در 70 کیلومتری شهرستان بیرجند و از توابع بخش قهستان شهرستان درمیان در خراسان جنوبی که روستایی بسیار خوش آب و هوا و ییلاقی است و دارای تابستانهای خنک و قنوات فراوان که در طول خشکسالیهای 10 ساله اخیر(دهه80)تغییری زیادی در دبی این ...
-
ریحا
واژهنامه آزاد
ریحا ریشه ی نام ریحان هست و به مرور زمان این نام تغییر کرده و ریشه ی هندی دارد و یک افسانه ی بسیار قدیمی نیز هست ک این گل توانسته جان پسر پادشاه زمان وقت رانجات دهد این اسطوره ک عاشقانه هست چیزی جز یاد و نامی از او در سینه ی مردمان بومی و قدیمی هند ن...
-
بن
واژهنامه آزاد
(بن) شهرستانی است از توابع استان چهارمحال و بختیاری که در بیست و پنج کیلومتری از مرکز استان یعنی شهرکرد قرار دارد و مردم این شهرستان به زبان ترکی آذری صحبت می کنند. به علت قرارگرفتن این شهر در بین کوههای متعدد به "بین" معروف بوده که به مرور زمان این ...
-
کسرق
واژهنامه آزاد
ک ِ س ر ِ ق: نام روستایی از توابع استان خراسان شمالی شهرستان اسفراین بخش روئین. در معنی و مفهوم و ریشه کلمه کسرق روایات متعدد وجود دارد لاکن نزدیکترین و ملموسترین آن برگرفته شده از خسرو قلعه است و تغییرات حاصله بسبب ناهنجاری تلفظ آن نزد غیر پارسیان ب...
-
چاملی
واژهنامه آزاد
چاملی از کلمه کاملی گرفته شده است. در شهر شادگان در استان خوزستان که قبایل عرب ساکن هستند جد بزرگ یکی از قبایک کامل نام داشت که در لهجه مردمان شادگانی به چامل معروف گشت به مرور زمان نام این شخص بر روی کل آن طایفه نهاده شد و آن ها را به اسم چوامل که ج...
-
کتر
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای در لرستان است که جد آنها به نام امرعلی زیدعلی در ساخت کتاره( شمشیر یا قداره)مهارت زیادی داشته (این حرفه را از هندوها که به ایران آمده اندآموخته است ) و ی در منطقه مورموری دیناروندو هرو لرستان ییلاق وقشلاق میکرده . ایشان را بخاطر مهارتش د...
-
وستیجیال
واژهنامه آزاد
بازمانده های ژنتیکی یا وستیجیال اندام ها یا رفتارهایی هستند که در نیای مشترک دو یا چند گونه وجود داشته، اما در بعضی از گونه ها نقش کمرنگ تری پیدا کرده اند یا اینکه به کلی بدون استفاده شده اند. این اندام ها یا رفتارها بازمانده و تتمه و بازپس مانده از ...
-
گالش
واژهنامه آزاد
در بارۀ واژۀ "گالش" در زبان مازندرانی "اش" (با کسره زیر الف) از مصدر دیدن می آید؛ "گله اش(galle esh) "یعنی گله بان و کسی که پاپی گله است. در زبان مازندرانی، گالش به معنی کفش خام چرمی یا لاستیکی هم آمده است که در اصل به صورت "کالوش یا کاله پوش" یا هم...