کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استاد در کار خود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خالتور
واژهنامه آزاد
خالتور از واژۀ روسیِ «خالتورا» (халтура)، به معنیِ سطل آشغال است و توسعاً یا به کنایه، به «کار بی ارزش»، «کارِ (هنری یا ادبیِ) با کیفیتِ پایین»، «کارِ سرِهم بندی شده»، «آشغال» و «بُنجُل»، اطلاق می شود . خالتور اصطلاحی است که در ایران، در محیط موسیقی...
-
کارشیو
واژهنامه آزاد
پلان ساختمانی، نقشه ساختمانی، واژه ای که در مهرازی(معماری) کهن ایران به کار میرفته ولی اکنون جای خود را به واژه بیگانه پلان داده است. (بر گرفته از کتاب سبک شناسی معماری ایران، استاد محمد کریم پیرنیا)
-
دنگ
واژهنامه آزاد
دَنگ درآوردن:تقلید کردن کار دیگران از روی تمسخر(گویش شوشتری) به عنوان مثال:علی لکنت زبان داشت و بچه ها با گیر انداختن زبان خود دنگ او را در می آوردن
-
گلیو
واژهنامه آزاد
دره ای در بخش طغرالجرد شهرستان کوهبنان استان کرمان که اهالی آن بیشتر احشام سقط شدۀ خود را دراین دره می ریزند وکوره های دست کار گچ پزی دراین دره واقع است.
-
پوشنامه
واژهنامه آزاد
معادل فارسی cover lettre؛ نامه ای که درخواست کنندۀ کار برای معرفی توانایی های خود به کارفرما، به کارنامک (رزومۀ) کاری خود پیوست می کند.
-
اوراز
واژهنامه آزاد
استراحت در میانۀ کار / دست کشیدن از کار برای خوردن چاشت
-
بزهکاری
واژهنامه آزاد
کار بد -وقتی در سن پایین کسی کار خلافی انجام دهد.
-
کاریزما
واژهنامه آزاد
کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعهشناسی به کار برده میشود تا زیرمجموعهای از رهبرانی را که با استفاده از نیروی توانایی شخصی خود میتوانن...
-
عملیان
واژهنامه آزاد
کسانی که به قول خود وفادارند و کار هایی را که به انها سپرده شود، به خوبی عمل و اجرا می کنند.
-
بهینه کاوی
واژهنامه آزاد
جستجوی بهترین؛ مقایسۀ عملکرد کمی و کیفی سازمان خود با بهترین ها، برای الگوبرداری از آن ها و بهبود کار.
-
گلخنچی
واژهنامه آزاد
ان کسی که در گلخن کار کند ویا کسی که در اتش خانه حمام کار کند
-
متصلب
واژهنامه آزاد
سختی کننده در کار.
-
عاقبه الامر
واژهنامه آزاد
آخر کار؛ در پایان.
-
راه کنش
واژهنامه آزاد
راه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
-
startup
واژهنامه آزاد
کارنوپا؛ کسب و کار نوپا؛ این کلمه بیشتر در حوزۀ فناوری اطلاعات به کار می رود.