کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسب و سوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گله اسب
واژهنامه آزاد
ایلخی.
-
سم اسب
واژهنامه آزاد
قسمتی از پای اسب
-
اسب اصیل
واژهنامه آزاد
یکران
-
اسب سفید
واژهنامه آزاد
هدنگ.
-
جستوجو در متن
-
سوار سبک
واژهنامه آزاد
مهره های فیل و اسب در بازی شطرنج
-
اسمیر
واژهنامه آزاد
اِسمیر به مردی جان فدا با نقاب و سوار بر اسب در دوره های ساسانیان و به مرور در دوره قاجار وجود داشت... برخی معتقدند که اِسمیر یک افسانه بوده و وجود خارجی نداشته .... اسمیر:(اِ)س م ی ر:مرد نفابدار با اسب سیاه، پهلوانِ نقابدار در جنگ ها،مرد نقابدار ج...
-
اریامن
واژهنامه آزاد
آریامن یا اَریامن(به ودایی:اریامن و به اوستایی:ائیریامن)، در اساطیر ایرانی و آئین مزدیسنا، ایزد صلح و دوستی و درمان دهندهٔ دردهای مردمان است. از وی که با عنوان رامش دهندهٔ آریایی ها نیز خوانده می شود، در ریگ ویده به صورت بغ مُقسم[=تقسیم کنندهٔ] شادی...