کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسارون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
عصارون
واژهنامه آزاد
(کچویی، دهک) به زبان محلی در روستای دهک از توابع شهر محلات، عصارون به سوراخی گفته می شود که دارکوب با منقار خود در تنۀ درختان درست می کند و لانه و مخفی گاه اوست.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
(خوجانی؛ نیشابور) به زبان محلی، در روستای خوجان که در حدود چهار کیلومتری نیشابور قرار دارد، عصارون به بعد از ظهر و عصرِ نزدیک به غروب آفتاب گفته می شود.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
آب بسیار شفاف و گوارا و سبک که در کوهستان از شکاف کوه بیرون می آید.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
نام گیاهی است کمیاب که در هند و شمال ایران می روید، و خواص بسیاری دارد، مانند تقویت اعصاب، ضد افسردگی و ضد بی خوابی، تقویت دستگاه گوارش و تقویت قلب؛ از روغن خوشبوی آن برای درمان میگرن و رماتیسم استفاده می شود.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
نوعی گیاه کمیاب و بسیار خوش بو که دارای خواص بسیار است و بیشتر در هند و شمال ایران می روید و از روغن آن برای درمان درد مفاصل استفاده می شود.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
شپلنده؛ به معنی آب یا روغن گیاه یا دانه که با فشردن می گیرند.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
در مناطق کوهستانی، به آب بسیار شفاف و گوارا که از شکاف قلۀ کوه بیرون می آید، عصارون می گویند.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
در فصل بهار زنبوران عسل گرده گلها را جمع آوری و در کیسه ای که در کنار پاهای خود دارد به کندو یا محل زندگی خود می برد که به آن عصاره یا عصارون می گویند