کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احساس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احساس
واژهنامه آزاد
اصطلاحاً عاطفۀ قلبی.
-
احساس
واژهنامه آزاد
در لغت، به معنی دریافتن، آگاه شدن و درک چیزی با یکی از حواس است و در روان شناسی، بازتاب ذهنی تأثیرات مادی (فیزیکی) است که شالودۀ همۀ ادراکات است.
-
جستوجو در متن
-
دل می دادم
واژهنامه آزاد
احساس می کردم
-
touch quality
واژهنامه آزاد
کیفیت را احساس کنید
-
سهش
واژهنامه آزاد
((سُهِش )) احساس
-
کادل
واژهنامه آزاد
پرورش دل و احساس.
-
نیهاد
واژهنامه آزاد
سرشت . باطن . احساس درونی.
-
هم زاد پنداری
واژهنامه آزاد
نوعی احساس تعلق خاطر
-
مستسقی
واژهنامه آزاد
کسی که بیماری استسقا (احساس تشنگی دایم و مفرط) دارد.
-
شاکی
واژهنامه آزاد
کسی که شکایت می کند یا طلب دارد یا بی دلیل از کسی احساس طلب کاری می کند . در اصطلاح به کسی عصبانی است هم می گویند.
-
تکانشی
واژهنامه آزاد
کسی که یک باره و بدون مقدمه و از روی احساس دست به عمل زده و پیامدهای آن را نمی سنجد.
-
غربزدگی
واژهنامه آزاد
(علوم اجتماعی) از دست دادن ارزش ها و هویت ملی و تقلید کورکورانه از فرهنگ، آداب، هنر و فن آوری کشورهای غربی به طوری که ملت غربزده، به جای احساس رقابت، به احساس درماندگی و بندگی مبتلا می شود. معادل Westoxification در انگلیسی.
-
حلالیت
واژهنامه آزاد
حلال کردن ، وقتی کسی نسبت به دیگری کوتاهی نموده یا خطایی انجام می دهد و یا احساس می کند دوباره او را نخواهد دید در خواست حلالیت می کند ، درخواست از دیگری برای حلال کردن امری بر او.
-
دژاوو
واژهنامه آزاد
دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس میکند ، چیزی را که الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است. دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده»