کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اک تاش
واژهنامه آزاد
معنای این لغت سنگ سفید .
-
جستوجو در متن
-
اق
واژهنامه آزاد
اق همان سفید است اک هم گفته می شود.
-
چاپاک
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) مرکب از چاپ و اک؛ به معنی آنچه چاپ کنند، نوشته های چاپی، نشریه، مانند خوارک (آنچه بخورند) و پوشاک (آنچه بپوشند). || چاپاک ها:مطبوعات.
-
سوزاناک
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) مرکب از سوزان و اک؛ سوزاک. نام نوعی بیماری مقاربتی است که باعث چرک و سوزش در مجرای ادرار می شود.
-
مطبوعات
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) چاپاک ها؛ جمع چاپاک (چاپ+اک). آنچه چاپ می شود؛ نوشته های چاپی. مانند خوارک(آنچه بخورند)؛ پوشاک(آنچه بپوشند).
-
پیکک
واژهنامه آزاد
pikak پیک + اک نام محلی اقلیدفارس برای خوراکی چسفیلد (چسفیل) است که از تف دادن ذرت درست میشود چون حالت پوکی پیدا میکند و پوک در گویش محلی پیک گفته میشود به اضافه حرف ک واژه پیکک درست میشود. حرف ک در گویش اقلیدی با ضمه قبل برای کوچک سازی استفاده میشود...
-
پروشا
واژهنامه آزاد
وقتی انسان در شکل غیر مادی خود برای تعلم به عوالم درون(طبقات بالا) سفر میکند توسط این روح مقدس و برجسته راهنمایی خواهد شد.میتوان porusha را در کوتاهترین معنای پارسی اصطلاحا" ((فرشته ی مقدس راهنما)) ترجمه کرد.(برگرفته از مکاتب عرفانی شرق و اک )