کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آواز 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خوش آواز
واژهنامه آزاد
خوش صدا
-
آواز سخت
واژهنامه آزاد
صدای بلند و سهمگین؛ مثال:چنین گفت رستم به آواز سخت (فردوسی).
-
آواز بلبل
واژهنامه آزاد
فتل.
-
جستوجو در متن
-
بهنوا
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) متضاد بینوا. صاحب زندگی مرفه، مالک مال و نوای بهتر. ساخته شده از کلمۀ به (بهتر) و نوا (اسباب معاش، ساز و برگ زندگی). || نوای بهتر، آواز بهتر.
-
دیس
واژهنامه آزاد
نوعی آواز رَپ که خوانندۀ آن شعر های طرف مقابلش را عوض می کند و به ضرر خودش یا به شکل خنده دار در می آورد، و در این صورت باید منتظر دیس بک خوانندۀ مقابلش باشد که جواب او را می دهد .
-
چرزه خون
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) نام روستایی است، به معنی جایی که پرندۀ کوچکی به نام چرز در آن آواز می خواند. این واژه ممکن است ترکیبی از دو واژۀ چرز (رک دهخدا) و خون (خواننده، خواندن) باشد.
-
صاخه
واژهنامه آزاد
آواز سخت که گوش را کر کند.(منتهی الارب)، سختی و بلا و بلای سخت.(محیط المحیط) امر و کار بزرگ. (شرح قاموس)، کنایه از قیامت. ... و می خواستم که پیش از آنکه اهل تبریز خبر صاخه عظمی و طامه کبری بشنوند...ص64 نفثة المصدور
-
صدابازیگر
واژهنامه آزاد
صدابازیگر. [صِ] هنرمندی است که در فیلم های سینمایی (دوبلاژ انیمیشن و سایر ژانرهای سینمایی)، بازی های رایانه ای، نریشن ها و نمایشنامه های رادیویی، آنونس های سینمایی، تلویزیونی، تیزرهای تبلیغاتی، نمایش های عروسکی، اپرای صوتی (و سایر آثار صوتی موزیکال «...