کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آهنگ 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رائد
واژهنامه آزاد
پیش آهنگ
-
مارش
واژهنامه آزاد
آهنگ نظامی
-
سماهنگ
واژهنامه آزاد
سَماهنگ؛ آهنگ آسمانی، قصد به سما داشتن، قصد به آسمان داشتن؛ آهنگ رقص سماع، قصد به سماع داشتن؛ هَنگ آسمانی.
-
بهنوا
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) بِهنَوا؛ آواز عالی و بهتر، خوش آهنگ تر.
-
فان
واژهنامه آزاد
سبکی از رپ که در آن آهنگ های طنز آمیز و خنده دار خوانده می شود.
-
ضرباهنگ
واژهنامه آزاد
دراصطلاح به حروفی که روی انها در نوحه طبل یا سنچ میزنند تعیین فاصله دو ضربه در یک اهنگ
-
ساویت
واژهنامه آزاد
( اسم ) قطعه موسیقی خاصی که دارای مایه ضربی است و برای توصیف داستان یا موضوعی خاص یا به جهت به کار بردن تمها و آهنگ های محلی استعمال میشود با آهنگ سویت می توان رقصید .
-
تمپو
واژهنامه آزاد
به سرعت ضرب اهنگ یا ریتم موسیقی تمپو گفته می شود. واحد تمپو ضرب در دقیقه است و به طور کلی تمپو تعداد ضرب آهنگ در یک دقیقه می باشد. معمولا در موسیقی تمپو بین ۶۰ تا ۱۸۰ ضرب در دقیقه است.
-
پاهنگ دار
واژهنامه آزاد
میزان در دو کفه ترازو، متوازن ، دارای آهنگ و وزن ،پاشنگ، پاسنگ ،پالهنگ وزنه ای که روی ترازو قرار میدادند
-
رباعی
واژهنامه آزاد
چارانه ،پارینه ،چهارگانه،پارینه:پاره ای از سروده که یا آهنگ سنگین سروده وبخش یا پاره وتکه از غزل را که اگر بند (همان بیت) یکم وپایانی ازسزوده ای راباهم بخوانیم اگر سامه ی رابعی داشته وبر 13پایه(رکن)استوار باشد رباعی میشود که در زبان واژه های فرهنگی پ...
-
علف
واژهنامه آزاد
اگر سه علامت آوائی ع-ل-ف را با آوای ف مقلوب کنیم ف-ع-ل خواهد شد. اگر فعال معنای دینامیک دارد، علاف معنای استاتیک پیدا می کند. مقلوب نویسی از هنر های شگفت اقوام عرب زبان است، به دلیل مرتبط بودن آوا ها با ضرب آهنگ و ورود به حروف ابجد (کدهای عددی).
-
چرداول
واژهنامه آزاد
(کردی؛ ایلام) چرداول، چاردول یا چهار دول؛ یعنی سرزمین حاصلخیری که از چهار دره تشکیل شده است (دول در کردی به معنی سرزمین حاصلخیز و هموار است). شهرستان چرداول در شمال شرقی ایلام و بین دو کوه وردلان و لنه قرار دارد. در این منطقه، ایل باستانی ریزوند زندگ...
-
همینطوری
واژهنامه آزاد
[قید] ۱.بی قصد و هدف یا تأمّل.دل بخواه:«این آهنگ/رشته/مؤسّسه رو همینطوری انتخاب کردم»«همینطوری انتخاب رشته کردم»«اومدم همینطوری حرف دلم رو بنویسم»«آدمهایی که در این فیلم دیدم واقعاً همینطوری حرف می زنند و همینطوری دعوا می کنند و همینطوری طمع می کنند ...
-
افغان
واژهنامه آزاد
فریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست حافظ مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق ...
-
هورامان
واژهنامه آزاد
وجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده است که به برخی از آن ها در زیر اشاره می کنیم: 1-با توجه به بلندی و مرتفع بودن این سرزمین...