کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمده گوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
توحید گوی
واژهنامه آزاد
شکرگزار
-
روان گوی
واژهنامه آزاد
سیاره، هرپاسب مرا باور ز ارزش هاست برتر روان گوی ست این ها و نه اختر
-
گوی آغاج
واژهنامه آزاد
روستای گوی آغاج در مختصات مداری 39 درجه و 10 دقیقه و 1 ثانیه شمالی و 47 درجه و 8 دقیقه و 32 ثانیه شرقی از کره زمین قرار دارد. این روستا در بخش خدا آفرین شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. گوی آغاج در زبان آذری به معنی درخت سبز است.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
ره گوی
واژهنامه آزاد
اسم فاعل به معنی راه گوینده و راهنما
-
گفتمان
واژهنامه آزاد
گفت و گو - گفت و گوی جدی در باره ی موضوعی واحد
-
گوجه
واژهنامه آزاد
به دلیل گرد بودن و شکل گوی بودن تنباته آن را گویچه (گوجه) می گویند
-
تازه گوی
واژهنامه آزاد
کسی که در گفتارش واژه ی تازه استفاده می کند. نوسخن
-
گاوسوار
واژهنامه آزاد
گاوسوار در زبان محلی میشود گوی سووار و این بدین معناست که چون در این منطقه بارش باران زیاد بوده و نزولات جوی زیاد بوده اصطلاحا می گفته اند گوی(آسمان) سووار(آبیاری) که در اصطلاح آبیاری آب از آسمان
-
اهرنا
واژهنامه آزاد
اهِرنا:نام پهلوانی متکبر و خودپسند که خواستگار دختر سوم قیصر روم بود . گوی برمنش نام او اهرنا ز تخم بزرگان رویین تنا (فردوسی)
-
کوبن کاری
واژهنامه آزاد
محل اتصالات سازه های فولادی، به نحوی که نوعی فولاد قوی تر که به صورت گوی یا مخروطی شکل است، در سوراخ های پیش بینی شده قرار می گیرد و با فشار یا ضربۀ چکش های دستی یا هیدرولیکی در این حفره ها محکم می شود.
-
یی زحمت
واژهنامه آزاد
بی زحمت که در گفت و گوی عامیانه به کار می رود، معادل «بی رنج» است که معنای عجیبی می نماید. ولی در ترکی گفته می شود:«بیر زحمت» که معنی آن «یک زحمت» است که ملموس است. یعنی «یک زحمت برای من بکشید» یا «می خواهم یک زحمت به شما بدهم». ریشهٔ این ترکیب گوی...