کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نعسان
واژهنامه آزاد
خواب آلود
-
لوشاک
واژهنامه آزاد
آب گل آلود
-
آکاسی
واژهنامه آزاد
(طبری) مه آلود.
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
برانگیختگی حسرت آلود خاطرات گذشته.
-
دژاگاه
واژهنامه آزاد
خشم آلود، بخشم آمده و به (ضم دال) بایستی خوانده شود
-
گلوک
واژهنامه آزاد
گِلُوْک:(gelouwk) در گویش گنابادی یعنی گل آلود
-
خیک
واژهنامه آزاد
(گنابادی) خواب آلود، خوابالو، کسی که زیاد می خوابد و همیشه در حال چرت زدن است.
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(از انگلیسی:nostalgia)، حسرت گذشته، احساس خوش گذشتگی دریغ آلود، حس شادگذشتگی حسرت بار؛ حسی است که با یادآوری خاطرات به انسان دست می دهد.
-
حیران
واژهنامه آزاد
حیران:هیران یا هئران ، آبادی کوهستانی و ییلاقیِ بسیار زیبای شهرستان آستارا که در سی کیلومتری راه آستارا به اردبیل قرار دارد .هیران در اصل و در زبان بومی تالشی به معنای ابرزار یا مه زار و مه آلود میباشدو از دو واژه ی« هر» یا «هیر» به معنای ابر و مه، و...
-
سوسپانسیون
واژهنامه آزاد
به مخلوط غیرهمگنی می گویند که از پخش شدن ذرات جامد در مایع به وجود می آید، مانند خاکشیر در آب، شربت آنتی بیوتیک، شربت معده، دوغ، آبلیمو، آب گل آلود.
-
خارس
واژهنامه آزاد
نام بخشی از دهکدۀ ییلاقی فشکور؛ این بخش به دلیل آب و هوای بسیار خوش و طبیعت بی نظیر آن مورد توجه خوش نشینان قرار گرفت و به شهرکی بزرگ و زیبا تبدیل شد. زمستان های پر برف و تابستان های خنک و مه آلود دارد.
-
گیلان
واژهنامه آزاد
در زبان تالشی(گیلان - گیلون) به معنی (جلگه) و در مقابل کوهستان است.یعنی (جایگاه گِلی) .در استان گیلان نیز دقیقا این مسئله مصداق دارد .در کتب تاریخی از جمله کتاب ( تاریخ گیلان و دیلمستان) ملاعبدالفتاح فومنی نیز سخن از (لشکر کوه و گیلان) آمده است که اث...
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(Nostalgia)؛ انگیزش دریغ آلود خاطرات؛ به طور خلاصه، احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه است. واژه نامۀ انگلیسی آکسفورد نوستالژی را شکلی از دلتنگی تعریف کرده است که ناشی از دوری طولانی...
-
آش کارده
واژهنامه آزاد
يك نوع آش است كه در بهبهان و گچساران و بعضاً در شيراز پخته مي شود از گياهي بنام كارده كه غذاي مورد علاقه خرس است اين گياه با درجه قليايت بالا است بطوري كه وقتي خرس انرا مي خورد لب و لوچه اش خون آلود مي شود. ديگر مواد مورد استفاده در اين آش جو خرد شده...