کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زیر ضرب
واژهنامه آزاد
در معرض آسیب
-
vulnerabilities
واژهنامه آزاد
آسیب پذیری
-
آفت
واژهنامه آزاد
بلا، آسیب، زیان.
-
خطر
واژهنامه آزاد
بیمامد یا بیمآمد، بیم از آنچه مایۀ آسیب و مرگ باشد.
-
بیمامد
واژهنامه آزاد
بیمآمد:خطر، بیم از آنچه که مایه ی آسیب و مرگ باشد.
-
گزند
واژهنامه آزاد
آسیب. ضربه. چو خواهی که از بدنیابی گزند...
-
آش و لاش
واژهنامه آزاد
تکه پاره شده . خیلی آسیب دیده . زخمی و مجروح .
-
ابیش
واژهنامه آزاد
(پارسی میانه، اَبیش) سالم، تندرست، بی رنج، بی درد، بی گزند، آسیب ناپذیر.
-
جانبازان
واژهنامه آزاد
افرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
-
توانبخشی
واژهنامه آزاد
(علوم درمانی) فرآیند کمک به فرد آسیب دیدۀ توانخواه برای اینکه توانایی از دست رفتۀ خود را مجدداً به دست آورد. معادل Rehabilitation در انگلیسی.
-
وازار
واژهنامه آزاد
(جزیرۀ قشم) وازارْ یعنی زخمی که روی بدن هست، آسیب ببیند و دچار درد و یا خونریزی شود. مثال:احمد زخم برادرش را وازار داد.
-
پاتولوژیک
واژهنامه آزاد
آسیب شناختی، مرضی؛ وضعیت جسمی یا روانی که به نظر می رسد ناشی از بیماری باشد. مثلاً کمرویی پاتولوژیک، یعنی خجالتی بودن بیمارگونه.
-
آفد
واژهنامه آزاد
ازنظرماآفد یعنی ضرر زننده،چیزی که آسیب میرسونه(مثلا ملخ ها ی نوع آفد هستند)که معنیش میشه همون
-
آفتاب گز
واژهنامه آزاد
(خراسانی؛ سفیدسنگ) سیاه سوخته، آنچه از آفتاب آسیب ببیند، میوه ای که زیاد بماند و در آفتاب بگندد.
-
فقر زدایی
واژهنامه آزاد
کمرنگ کردن و زدودن فقر از جامعه و ایجاد رفاه برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه و تأمین نیازهای اساسی مردم. معادل poverty alleviation در انگلیسی.