کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تلیا
واژهنامه آزاد
آسوده. آرامش
-
آیین شایین
واژهنامه آزاد
با خیال راحت و آسوده
-
آرمیدا
واژهنامه آزاد
آسوده،آسان، نام ستون ها دراختیارش جمشید
-
دلنیا
واژهنامه آزاد
(کردی) آسوده خاطر؛ نامی برای دختران.
-
بغنوی
واژهنامه آزاد
با خیال آسوده بخوابی -با آرامش خاطر استراحت کنی.
-
دل آسا کردن
واژهنامه آزاد
دل آساکردن. {دِ} (فعل) تسلی دادن. فعل مرکب. دل آسوده کردن. همچنان، دلاساکردن
-
امن
واژهنامه آزاد
(صفت) در پناه، پناهدار، پُر پناه، مطمئن، آسوده. || (اسم) بی هراسی.
-
پا دراز کردن
واژهنامه آزاد
پا دراز کردن کنایه از آسوده خاطر شدن از بابت چیزی. شاهد:به چیزی که باشد دلم را نیاز// کنم دست از آن کوته و پا دراز (خواجوی کرمانی؛ همای و همایون)