کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آذر
واژهنامه آزاد
مظهر نوروگرما
-
آذر
واژهنامه آزاد
آتش.
-
واژههای مشابه
-
اذر گشسب
واژهنامه آزاد
به معنی سه اتش مقدس
-
اذر گشسپ
واژهنامه آزاد
تند و تیز
-
آذر گشسب
واژهنامه آزاد
به معنی آتش تند و نیز اسم یکی از پهلوانان است.
-
آذر گشسب
واژهنامه آزاد
به معنی اتش تند و تیز
-
جستوجو در متن
-
آترا
واژهنامه آزاد
آتش - آذر - ماه آذر
-
چمار
واژهنامه آزاد
معنی، یعنی؛ مثلاً «آذر به چمار آتش است»: آذر به معنی آتش است.
-
آدر
واژهنامه آزاد
آذر، آتش.
-
تکتمون
واژهنامه آزاد
- پوشیده و پنهان - آذر آتش ستاره- چشمه جوشان(نام دیگر چاه زمزم تَکتُمُون:پنهان می داشتید (آیه 33 سوره بقره)
-
ethernet
واژهنامه آزاد
آترتار (آتَرتار)؛ اتر در زبانهای اروپایی یا اثیر در زبان تازی با آتر (آذر) در زبان اوستایی هم ریشه است. از دیگر سو شبکه یا نت به پارسی می شود تار. پس شایسته است که اترنت را که در زبان پارسی روان شده است، آترتار بنامیم.
-
آرسین
واژهنامه آزاد
شعله آتش،گرمای آتش.ترکیب آر+سین=آر:(آگر،آیر،آور،آر،آذر،آثر)صورتهای مختلف از واژه آتش است که در لهجه های محلی هم هنوز مانده است. سین:(تین،ثین،سین)شعله و گرما و حرارت.
-
اترنت
واژهنامه آزاد
آترتار (آتَرتار)؛ اتر در زبانهای اروپایی یا اثیر در زبان تازی با آتر (آذر) در زبان اوستایی هم ریشه است. از دیگر سو شبکه یا نت به پارسی می شود تار. پس شایسته است که اترنت را که در زبان پارسی روان شده است، آترتار بنامیم.