کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب فشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آب باز
واژهنامه آزاد
آب باز - ab baz - حشره ای که روی سطح آب به آسانی حرکت می کند و نام علمی آن "Hydrometra" می باشد. در انزلی این لغت به معنی شناگر است.
-
آب شویه
واژهنامه آزاد
همان سیفون را گویند برگردانش به فارسی
-
آب و هواشناسی
واژهنامه آزاد
اقلیم شناسی - Climatology
-
آب ز چشم راندن
واژهنامه آزاد
اب رخ عاشقان مریزید/ تا اب ز چشم خود نرانید
-
از آب کره گرفتن
واژهنامه آزاد
خسیس بودن، گران جانی، در هر چیزی به دنبال منفعت بودن.
-
پر آب و تاب
واژهنامه آزاد
پُرخُروش، جُنبَنده.
-
آب غوره گرفتن
واژهنامه آزاد
گریه کردن
-
شتر نخست اب خورنده
واژهنامه آزاد
ناهل.
-
ذیتقم آب شد
واژهنامه آزاد
(محلی؛ روستای ایراج) گلویم خشک شد. آب در دهانم خشک شد.
-
از آب و گل درآمدن
واژهنامه آزاد
بزرگ شدن
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
جستوجو در متن
-
گواز
واژهنامه آزاد
روستای گواز دارای 200 خانه و 1000 نفر ساکن دارای چشمه آب گرم که از آتش فشان سر چشمه می گیرد.دارای ثبت ملی است.از نقاط زیادی برای شفا گرفتن می آیند.متنوع ترین میوه ها را در منطقه ژاورود دارد.درای دو نوع آب و هوا است.