کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ناموس
واژهنامه آزاد
شریعت. آبرو
-
ناموس
واژهنامه آزاد
شریعت. آبرو
-
آرکانام
واژهنامه آزاد
پشتیبان آبرو و افتخار - پشتیبان نام
-
ادعای حیثیت
واژهنامه آزاد
مطالبه آبرو؛ داعیۀ اعتبار.
-
برگ
واژهنامه آزاد
به ضم باء در لری به معنای ابرو است
-
برگ
واژهنامه آزاد
(به ضم ب و سکون ر ، گ) ابرو
-
برمام
واژهنامه آزاد
beram-ابرو هایم- ابروان من- در اری برای فرزندی که بسیار عزیز است بکار می رود
-
نوخا
واژهنامه آزاد
نوخا- ا. nowxa :ناودان ، آبرو ی حلبی یا سفالینی که آب را از بام به پایین هدایت می کند.
-
بن هور
واژهنامه آزاد
پسر آفتاب. عبری، عربی، سامی. سفید رنگ. با آبرو. پاک. بن حور: پسر فرشته، پسر خدا.