کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یارغونامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آبشامه
فرهنگ فارسی عمید
پردهای که روی احشا و قلب و ششها را پوشانیده و از دو لایۀ نازک تشکیل شده است.
-
آبکامه
فرهنگ فارسی عمید
۱. نانخورشی که از شیر و ماست و بعضی چیزهای دیگر درست کنند: ◻︎ هزار شکر که با تلخ و شور خود ای چرخ / نهایم منتظر شهد و آبکامهٴ تو (مؤمن استرآبادی: لغتنامه: آبکامه).۲. گندم یا جو یا نان خشک که در آب یا شیر یا ماست بخیسانند و داروهایی نیز به آن بیفزا...
-
آسیمه
فرهنگ فارسی عمید
آشفته؛ شوریدهحال؛ پریشانخاطر؛ سرگشته؛ مضطرب؛ مشوش:◻︎ نه آسیمه گشت و نه پرسید راز / نیایشکنان رفت و بردش نماز (فردوسی: ۱/۷۸)، ◻︎ یکی بانگ برزد بر او مادرش / که آسیمه برگشت جنگی سرش (فردوسی: ۶/۶۶).
-
آشرمه
فرهنگ فارسی عمید
زین و برگ؛ نمد زین اسب.
-
آمه
فرهنگ فارسی عمید
دوات؛ ظرفی که در آن مرکب بریزند.
-
آیین نامه
فرهنگ فارسی عمید
۱. دستورهایی که برای اجرای قانون یا انجام دادن کارهای اداری نوشته شود.۲. موادی که در شرح و تفسیر یا دستور اجرای مرامنامه یا اساسنامهای نوشته شده باشد؛ نظامنامه.
-
اجاره نامه
فرهنگ فارسی عمید
سندی که در آن حدود، شرایط، و اجارهبها نوشته میشود.
-
اجازه نامه
فرهنگ فارسی عمید
جواز؛ پروانه.
-
احضارنامه
فرهنگ فارسی عمید
= احضاریه
-
اخترمه
فرهنگ فارسی عمید
غنایمی که در جنگ از دشمن شکستخورده بهدست میآید.
-
اخسمه
فرهنگ فارسی عمید
نوشابهای که از جو، برنج، یا ارزن تهیه میشد؛ آبجو؛ بوزه.
-
ادامه
فرهنگ فارسی عمید
۱. پایداری.۲. (اسم) دنباله: ادامهٴ صحبت.۳. دنبال کردن؛ پیگیری کردن.
-
ادعانامه
فرهنگ فارسی عمید
نوشتهای که دادستان به دادگاه میدهد و در آن برای کسی که مرتکب جرمی شده درخواست مجازات میکند؛ کیفرخواست.
-
ارومه
فرهنگ فارسی عمید
۱. ریشۀ درخت.۲. اصل؛ اساس.۳. خاندان؛ دودمان.
-
ازمه
فرهنگ فارسی عمید
= زمام