کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژزف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حذف
فرهنگ فارسی عمید
۱. قطع کردن.۲. انداختن؛ افکندن؛ ساقط کردن.۳. دور کردن.۴. (ادبی) انداختن یا ترک کردن یکی از حروف در نظم یا نثر، و گفتن شعری که مثلاً حرف «ل» در آن نباشد، یا استعمال کلمات بینقطه.۵. (ادبی) در عروض، حذف یک هجای بلند از انتهای سه رکن مفاعیلن، فاعلاتن، و...
-
خزف
فرهنگ فارسی عمید
سفالی.
-
قذف
فرهنگ فارسی عمید
۱. تهمت و افترا بستن.۲. استفراغ کردن.۳. دشنام دادن.۴. پرتاب کردن؛ دور انداختن.
-
کزف
فرهنگ فارسی عمید
=کرف
-
معازف
فرهنگ فارسی عمید
آلات موسیقی.
-
موظف
فرهنگ فارسی عمید
۱. وظیفهدار؛ وظیفهدادهشده.۲. کارمند.
-
نزف
فرهنگ فارسی عمید
۱. کشیدن آب چاه تا خشک شود.۲. (پزشکی) گرفتن خون از بدن بهوسیلۀ فصد یا حجامت.