کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهنک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آلانک
فرهنگ فارسی عمید
= آلونک
-
آلونک
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مجاز] خانۀ کوچک.۲. خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کمدوام بسازند؛ کومه؛ کلبه.
-
آنک
فرهنگ فارسی عمید
آنکس که؛ کسی که.
-
آنک
فرهنگ فارسی عمید
کلمۀ اشاره برای دور.
-
آنک
فرهنگ فارسی عمید
آبله؛ تاول.
-
آیینک
فرهنگ فارسی عمید
= عینک
-
ازانک
فرهنگ فارسی عمید
ازآنکه؛ ازآنجهتکه؛ بهعلتآنکه؛ زیراکه.
-
اسکنک
فرهنگ فارسی عمید
=اسکنه
-
اشنک
فرهنگ فارسی عمید
= اِشن
-
اصفهانک
فرهنگ فارسی عمید
آوازی در دستگاه همایون.
-
اینک
فرهنگ فارسی عمید
۱. اشاره به نزدیک؛ این؛ این است.۲. اکنون؛ اینزمان.
-
بابونک
فرهنگ فارسی عمید
= بابونه
-
بادکنک
فرهنگ فارسی عمید
۱. کیسۀ کوچک پلاستیکی استوانهای یا کرویشکل که برای بازی یا تزئین آن را پر از باد میکنند.۲. (زیستشناسی) مثانه.
-
بارانک
فرهنگ فارسی عمید
درختی خاردار با گلهای سرخ و سفید و میوۀ کوچکِ سرخ و تلخمزه که در جنگلهای شمال ایران میروید.
-
بانک
فرهنگ فارسی عمید
۱. (بانکداری) بنگاه صرافی شخصی یا دولتی که مردم پولهای خود را در آنجا امانت میگذارند و یا از آن وام میگیرند.۲. از بازیهای ورق.۳. پولی که در بازی بانک در وسط میگذارند.〈 بانک خون: (پزشکی) سردخانۀ مخصوصی که در آن خونهایی را که مردم میدهند ن...