کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسان فرداشب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
امشب
فرهنگ فارسی عمید
۱. اینشب؛ شبی که در آن هستیم.۲. (قید) در این شب.
-
پریشب
فرهنگ فارسی عمید
شب پیش از دیشب؛ دو شب پیش؛ پریدوش؛ پرندوش.
-
پسان پریشب
فرهنگ فارسی عمید
سه شب پیش از دیشب.
-
پس پریشب
فرهنگ فارسی عمید
دو شب پیش از دیشب.
-
پس فرداشب
فرهنگ فارسی عمید
شب بعد از فرداشب؛ دو شب دیگر.
-
چادرشب
فرهنگ فارسی عمید
پارچۀ بزرگ و چهارگوش که رختخواب را در آن میبندند.
-
خشب
فرهنگ فارسی عمید
چوب.
-
دیشب
فرهنگ فارسی عمید
شب گذشته.
-
شب
فرهنگ فارسی عمید
از غروب تا طلوع آفتاب که هوا تاریک است؛ فاصلۀ میان غروب خورشید تا سپیدۀ صبح: ◻︎ همیراند چون باد لشکر به راه / به رخشندهروز و شبان سیاه (فردوسی: ۸/۲۱۴).〈 شب برات: شب پانزدهم شعبان؛ شب چک.〈 شب چک: [قدیمی] = 〈 شب برات: ◻︎ چراغان در ش...
-
شب
فرهنگ فارسی عمید
نوعی زاج که بیشتر در یمن بهدست میآید؛ زمه؛ زاج سفید؛ شب یمانی.
-
شباشب
فرهنگ فارسی عمید
هنگام شب؛ در وقت شب؛ شبانه.
-
عشب
فرهنگ فارسی عمید
گیاه؛ گیاه تر.