کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پائیژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آییژ
فرهنگ فارسی عمید
= ابیز
-
پرستیژ
فرهنگ فارسی عمید
شخصیت، اعتبار و نفوذ اجتماعی.
-
ریژ
فرهنگ فارسی عمید
زمین پشتهپشته.
-
ریژ
فرهنگ فارسی عمید
کام؛ آرزو؛ مراد؛ هوس: ◻︎ دیدی تو ریژ و کام بدو اندرون بسی / با ریدکان مطرب بودی به فرّ و زیب (رودکی: ۴۹۳).
-
ژابیژ
فرهنگ فارسی عمید
۱. سرشک آتش؛ قطرۀ آب که هنگام سوختن هیزم تر از آن میچکد.۲. شرارۀ آتش.۳. (زیستشناسی) بومادران.
-
ژیژ
فرهنگ فارسی عمید
۱. مردار.۲. پلشت؛ نجس.
-
غیژ
فرهنگ فارسی عمید
۱. [عامیانه] صدای گلولۀ تفنگ و مانند آن هنگام شکافتن هوا.۲. (بن مضارعِ غیژیدن) [قدیمی] = غیژیدن
-
کویژ
فرهنگ فارسی عمید
= زالزالک
-
نیژ
فرهنگ فارسی عمید
عشقه؛ لبلاب.