کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوترینو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آقبانو
فرهنگ فارسی عمید
نوعی پارچۀ نخی نازک و گلدار که زنان از آن چارقد درست میکنند.
-
اشنو
فرهنگ فارسی عمید
نام تجاری نوعی سیگار که به نام شهر اشنو یا اشنویه (از شهرهای آذربایجانغربی) نامیده شده.
-
انگره مینو
فرهنگ فارسی عمید
۱. روح تباه کار.۲. = اهریمن
-
بانو
فرهنگ فارسی عمید
عنوانی محترمانه برای زنان؛ خانم؛ خاتون؛ بیبی.〈 بانوی بانوان: بانوی بزرگ؛ ملکه.〈 بانوی مشرق: [مجاز] خورشید.
-
بخنو
فرهنگ فارسی عمید
۱. تندر؛ رعد: ◻︎ چون به بانگ آید از هوا بخنو / می خور و بانگ رود و چنگ شنو (رودکی: ۵۴۶).۲. هرچیز غرنده.
-
برنو
فرهنگ فارسی عمید
= پرنون
-
بنو
فرهنگ فارسی عمید
۱. خرمن؛ خرمن گندم یا جو.۲. تودۀ چیزی.۳. غله.
-
پخنو
فرهنگ فارسی عمید
تندر؛ رعد.
-
پرنو
فرهنگ فارسی عمید
= پرنون
-
پیانو
فرهنگ فارسی عمید
آلت موسیقی بهصورت صندوقی بزرگ و پایهدار، دارای یک ردیف شستی در جلو آن که با نواختن هر شستی، چکشی به یک سیم کشیده شده برخورد میکند و به این طریق اصوات ایجاد میشود.
-
پینو
فرهنگ فارسی عمید
کشک؛ قروت؛ ترف: ◻︎ شعر ژاژ از دهان من شکر است / شعر نیک از دهان تو پینو (طیان: شاعران بیدیوان: ۳۱۹).
-
تنو
فرهنگ فارسی عمید
قوه؛ توانایی.
-
چارزانو
فرهنگ فارسی عمید
= چهارزانو
-
چنو
فرهنگ فارسی عمید
مانند او: ◻︎ ازآن کز تو ترسد بترس ای حکیم / و گر با چنو صد برآیی به جنگ (سعدی: ۶۵).
-
چهارزانو
فرهنگ فارسی عمید
به حالتی از نشستن که زانوها در طرف راست و چپ و پای راست زیر زانوی چپ و پای چپ زیر زانوی راست قرار گیرد.