کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موزیک و رقص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اسطقس
فرهنگ فارسی عمید
۱. اصل هر چیز؛ ماده؛ مایه.۲. هریک از عناصر چهارگانه (آب، خاک، باد، و آتش).
-
انقص
فرهنگ فارسی عمید
۱. ناقصتر.۲. عیبناکتر.۳. کمتر.۴. ناقصترین.
-
بلغس
فرهنگ فارسی عمید
= برغست١
-
ترقص
فرهنگ فارسی عمید
۱. رقص کردن.۲. بهسرعت بالاوپایین رفتن.
-
راقص
فرهنگ فارسی عمید
رقصکننده.
-
رقص
فرهنگ فارسی عمید
۱. جنبیدن؛ پا کوفتن؛ حرکات موزون با آهنگ موسیقی.۲. پایکوبی.۳. (بن مضارعِ رقصیدن) = رقصیدن〈 رقص شتری: رقصی که از روی رسم و قاعده نباشد؛ حرکات ناموزن.
-
غث
فرهنگ فارسی عمید
۱. لاغر؛ کمگوشت.۲. سخن سست و نادرست.〈 غثوسمین: [مجاز]۱. بدوخوب.۲. سخن شیوا همراه با سخن غیرفصیح.۳. [قدیمی] کمارزش و ارزشمند.۴. [قدیمی] همهچیز.
-
قس
فرهنگ فارسی عمید
مرد روحانی مسیحی؛ کشیش؛ کاهن.
-
قص
فرهنگ فارسی عمید
۱. بریدن موی یا ناخن.۲. (ادبی) در عروض، اسقاط حرف دوم متحرک از رکن چنانکه متفاعلن مفاعلن شود.
-
مغص
فرهنگ فارسی عمید
درد شکم؛ پیچش روده.
-
مناقص
فرهنگ فارسی عمید
= منقصت
-
منغص
فرهنگ فارسی عمید
۱. مکدر؛ تیره.۲. ناگوار.
-
منغص
فرهنگ فارسی عمید
۱. تیرهکننده.۲. کسی یا چیزی که زندگانی را بر کسی تیره و ناگوار کند.
-
ناقص
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنچه کامل نیست: اطلاعات ناقص.۲. معیوب: عضو ناقص.۳. (اسم، صفت) [قدیمی] چیزی یا کسی که به حد کمال نرسیده.
-
نقص
فرهنگ فارسی عمید
۱. عیب.۲. کمی؛ کاستی.