کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهردیزج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
انموذج
فرهنگ فارسی عمید
نمونه؛ نمودار.
-
تشمیزج
فرهنگ فارسی عمید
= چشمیزک
-
جزمازج
فرهنگ فارسی عمید
=گزمازک
-
جشمیزج
فرهنگ فارسی عمید
=چشمیزک
-
دیزج
فرهنگ فارسی عمید
= دیزه١
-
زج
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ سنان] قطعۀ آهن نوکتیز که در انتهای نیزه نصب میکردند؛ پیکان.۲. تیر کوتاه.۳. تیری که پیکان آن از استخوان باشد.
-
سابیزج
فرهنگ فارسی عمید
= سابیزک
-
ساذج
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی بدون ریشه با برگهای شبیه برگ گردو که در هندوستان در آبهای راکد میروید و در طب قدیم برای تقویت معده به کار میرفته و دارای خاصیت ضد حشرات نیز هست.
-
شیرزج
فرهنگ فارسی عمید
شیری که از پستان خفاش درآید؛ شیر خفاش.
-
فالوذج
فرهنگ فارسی عمید
= پالوده
-
فیروزج
فرهنگ فارسی عمید
= فیروزه
-
لزج
فرهنگ فارسی عمید
لغزنده؛ چسبنده؛ چسبناک.
-
متمازج
فرهنگ فارسی عمید
آنچه با دیگری به هم آمیخته میشود؛ بههمآمیخته.
-
مزج
فرهنگ فارسی عمید
آمیختن؛ آمیخته کردن؛ در هم کردن.
-
مضج
فرهنگ فارسی عمید
نالهکننده.