کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناجق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سناجق
فرهنگ فارسی عمید
= سنجق۱
-
سنجق
فرهنگ فارسی عمید
۱. عَلَم؛ پرچم؛ بیرق؛ لوا: ◻︎ وآن سنجق صدهزار نصرت / بر موکب نوبهار آمد (مولوی۱: ۲۸۳).۲. در تقسیمات سابق مملکت عثمانی، قسمتی از یک ولایت یا ایالت: ◻︎ چو بر بُراق سعادت کنون سوار شدم / به سوی سنجق سلطان کامیار روم (مولوی۲: ۵۹۸).۳. امیر؛ حاکم.۴. سنجاق ...
-
سنجق
فرهنگ فارسی عمید
= سنجاق